گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
تفسیر قران مهر
جلد هجدهم
بخش اول: سورهي زُمَر




اشاره
خداباوري دادگاه عدل الهی در رستاخیزز تأثیر نیرومند قرآن بر قلب انسان شب زندهداري و عبادت ،
ص: 23
اول: سیماي سورهي زمر
اشاره
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ به نام خداي گستردهمهرِ مهرورز
صفحه 10 از 132
شمارگان
سورهي زُمر که در مکه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله فرود آمده است، داراي 75 آیه و 1192 واژه و 4708 حرف است.
نزول
زُمَر پنجاه و هشتمین سوره در ترتیب نزول است (بعد از سورهي سبأ و قبل از سورهي مؤمن) و در دوران اخیر زندگی مسلمانان در
مکه، یعنی پس از معراج و قبل از هجرت فرود آمده اما در چینش کنونی قرآن سی و نهمین سوره است.
نام ها
فوج و گروه) تکرار این واژه در آیات 71 و 73 ) « زمر » سبب نامگذاري این سوره به .« غُرَف » و « زُمَر » : نامهاي این سوره عبارتانداز
اتاق و کاخ) نامیده شده که این واژه در آیهي 20 این سوره تکرار شده است. در مورد فضیلت این سوره ) « غُرَف » است و از آن رو
از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله روایت شده است که هرکس سورهي زُمَر را قرائت کند، خدا امیدش را از رحمت خود قطع
، ص: 24 تذکر: روشن است که آثار سورههاي قرآن بستگی به قرائت و تدبّر و تفکّر «1» . نخواهد کرد
در آنها و عمل به محتواي آنها دارد.
اهداف
هدفهاي اساسی این سوره عبارتاند از: 1. دعوت به توحید؛ 2. یادآوري رستاخیز و خصوصیات آن.
مطالب
مطالب مهمی که در این سوره به چشم میخورد عبارتاند از: الف) عقاید: 1. سفارش به توحید در همهي ابعاد و اقسامش، مثل
2. یادآوري معاد یا دادگاه بزرگ عدالت خدا و تذکر ثواب ؛( 4 و 38 - توحید افعالی، توحید عبادي و نفی شرك (در آیات 3
2. دعوت به خودنگهداري ؛( وجزاء و بهشت و دوزخ (در آیهي 20 ). ب) اخلاق: 1. ترغیب به شبزندهداري با عبادت (در آیهي 9
و پارسایی (در آیهي 10 ). ج) احکام: دستور به پیامبر در مورد پرستش خدا با اخلاص (در آیهي 11 ). د) داستانها: در این سوره به
26 ). ه) مطالب فرعی سوره عبارتاند از: 1. آشکار شدن نتایج اعمال در - سرنوشت کافران پیشین اشاره شده است (در آیات 25
2. سیاه شدن دروغگویان و کسانی که برخدا افترا بستند (در آیهي قیامت و ترس از آن؛ ، ص: 25
4. یادآوري توبه و بازگشت به سوي خدا (در آیات ؛( 2 و 23 - 3. بیان اهمیت قرآن و تأثیر نیرومند آن در قلبها (در آیات 1 ؛(60
7. بشارت به کسانی که ؛( 6. بیان شرح صدر (در آیهي 32 ؛( 5. یادآوري آفرینش انسانها از یک نفس (در آیهي 6 ؛( 17 و 53
؛( 8. خبر از فوت حتمی پیامبر صلی الله علیه و آله (در آیهي 31 ؛( سخنان را میشنوند و بهترین آنها را تبعیت میکنند (در آیهي 18
10 . سخن از دو نفخ صور (در آیهي ؛( 9. بیان این که خواب نوعی مرگ است و روح در آن حالت گرفته میشود (در آیهي 42
68 ). *** ، ص: 27
دوم: محتواي سورهي زمر
قرآن جلوهاي از عزت و حکمت الهی
صفحه 11 از 132
خداوند متعال در آیات اول و دوم سورهي زُمر با معرفی قرآن، به عبادت خالصانه فرا میخواند و میفرماید: 1 و 2. تَنْزِیلُ الکِتَابِ
مِنَ اللَّهِ العَزِیزِ الحَکِیمِ* إنَّا أنزَلْنَا إلَیْکَ الکِتَابَ بِالحَقِّ فَاعْبُدِ اللَّهَ مُخْلِصاً لَهُ الدِّینَ فروفرستادن کتاب (قرآن)، از جانب خداي
شکستناپذیر فرزانه است. در حقیقت، ما این کتاب را به حق به سوي تو فروفرستادیم؛ پس خدا را در حالی که دین خود را براي
او خالص کردهاي، پرستش کن. نکتهها و اشارهها: 1. در این آیات نویسنده و نازل کننده و مؤلف قرآن معرفی شده است که همان
خداي نیرومند و فرزانه است؛ یعنی این آیات سخنان غیر خدا نیست بلکه از خداي حکیم و توانا است که سخنانش والا و حکیمانه
است. 2. در این آیات بیان شده که محتواي قرآن حق است؛ یعنی مطالب آن مطابق واقعیت هستی و حقیقت فطرت انسان است و
براساس حکمت فرو فرستاده شده است؛ از این رو تشنهکامان وادي حقیقت به دنبال آن هستند. 3. نزول کتاب حقِّ قرآن از طرف
خدایی توانا و فرزانه، مستلزم پرستش خالصانهي خدا و خالص کردن دین براي اوست؛ چون این کتاب حق است و دین خالص را
در این آیه، یا مجموعهي حیات معنوي و مادي انسان است؛ یعنی تمام شئون زندگی « دین » به انسان هدیه میکند. 4. مقصود از
خود را براي خداخالص کن و براي او ، ص: 28 سخن بگو و عمل کن و در راه رضاي او گام بردار،
و یا مقصود از دین مجموعهي «1» . که در این صورت مفاهیمی همچون توحید، عبادت و اطاعت از مصادیق دین در این آیه است
احکام، اخلاق و عقاید دینی است که باید خالص و براي خدا باشد. 5. هر چند این آیه خطاب به پیامبر صلی الله علیه و آله است و
آموزهها و پیامها: 1. قرآن کتابی است «2» . به او دستور عبادت خالصانه میدهد، اما در حقیقت همهي انسانها مقصود آیه هستند
که فرو فرستندهاي فرزانه و محتوایی حق دارد. 2. خدا را با دینی خالص پرستش کنید. *** قرآن کریم در آیهي سوم سورهي زمر
با معرفی دین خالص، به انگیزهي پرستش غیر خدا اشاره میکند و با هشدار به دروغگویان ناسپاس میفرماید: 3. ألا للَّهِ الدِّینُ
الخَالِصُ وَالَّذِینَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أوْلِیَاءَ مَا نَعْبُدُهُمْ إلَّا لِیُقَرِّبُونَا إلَی اللَّهِ زُلْفَی إنَّ اللَّهَ یَحْکُمُ بَیْنَهُمْ فِی مَا هُمْ فِیهِ یَخْتَلِفُونَ إنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِي
مَنْ هُوَ کَ اذِبٌ کَفَّارٌ آگاه باشید که دین خالص فقط از آنِ خداست، و کسانی که جز او سرپرستانی برمیگزینند، (و میگویند:)
در حقیقت، خدا بین آنان در مورد آنچه در بارهي آن ،«. آنان را نمیپرستیم مگر به خاطر اینکه ما را به خدا کاملًا نزدیک سازند »
اختلاف میکنند داوري میکند؛ در واقع، خدا کسی را که وي دروغگو و بسیار ناسپاس است راهنمایی نمیکند. تفسیر قرآن مهر
دو تفسیر شده «. دین خالص فقط از آن خداست » : جلد هجدهم، ص: 29 نکتهها و اشارهها: 1. در مورد این جمله که میفرماید
است: نخست آن که خدا تنها دین خالص و تسلیم مطلق شدن در برابر او را میپذیرد و هرگونه شرك و ریا واختلاط مردود است.
البته مانعی ندارد که هردو معنا «1» . دوم آن که دین خالص را تنها باید از خداگرفت و هر آیینی که غیر خدا ارائه کند نارساست
مقصود آیه باشد. 2. در احادیث اسلامی بر اخلاص در کارها تأکید شده است و حتی روایت شده که خدا فقط کار خالصانه را
3. در این آیه به یکی از عوامل و سرچشمههاي شرك و بتپرستی اشاره شده است؛ یعنی برخی افراد خدا را بالاتر از «2» . میپذیرد
آن میدانند که مستقیماً مورد پرستش قرار گیرد و از این رو معبودان واسطهاي همچون فرشتگان و جنیان را میپرستند تا این
معبودان آنان را به خدا نزدیک سازند. اینگونه افراد کم کم براي معبودان خود سمبل و مجسمههایی میسازند که بعداً به عنوان
بت مورد پرستش قرار میگیرند و معبودان، اربابان و شریکان خدا میشوند. 4. قرآن کریم برتوحید و دین خالص تأکید میکند
وانسان میتواند مستقیماً با خدا راز و نیاز کند و نیازي به پرستش واسطهاي ندارد و هرگونه پرستش غیر خدا شرك است و حتی
مسألهي شفاعت و توسّل به اولیاي الهی باید براساس رخصت الهی باشد نه به معناي پرستش آنها. 5. خدا افراد دروغگو و ناسپاس
را هدایت نمیکند، چراکه اینگونه افراد با دروغگویی و ناسپاسی زمینههاي هدایت را در خود از بین بردهاند. تفسیر قرآن مهر جلد
هجدهم، ص: 30 آري نور هدایت الهی بر همهي انسانها میتابد اما برخی افراد دریچهي قلب خود را به روي آن نور میبندند.
آموزهها و پیامها: 1. دین خالص خدا را با شرك آلوده نسازید. 2. برخی مشرکان، به دروغ انگیزهي شرك خود را نزدیکی به خدا
مطرح میکنند. 3. مشرکان منتظر داوري خدا باشند. 4. دروغگویی و ناسپاسی زمینههاي هدایت انسان را از بین میبرد. *** قرآن
صفحه 12 از 132
کریم در آیهي چهارم سورهي زمر به بینیازي خدا از فرزند داشتن اشاره میکند و میفرماید: 4. لَوْ أرَادَ اللَّهُ أنْ یَتَّخِذَ وَلَداً لَاصْطَفَی
مِمَّا یَخْلُقُ مَا یَشَاءُ سُبْحَانَهُ هُوَ اللَّهُ الوَاحِ دُ القَهَّارُ اگر (بر فرض) خدا میخواست فرزندي برگزیند، حتماً از آنچه میآفریند، آنچه را
میخواست برمیگزید؛ او منزّه است (از اینکه فرزندي داشته باشد)! او خداي یگانهي چیره است. نکتهها و اشارهها: 1. فرزند
داشتن یا براي یاري گرفتن از او در کارها و یا براي ادامهي نسل و یا براي انس روحی با اوست، ولی خدا توانا و ازلی و ابدي است
و احساس تنهایی نمیکند تا نیازي به یاري کسی یا ادامهي نسل و یا انس با دیگران داشته باشد، پس او فرزندي نیاز ندارد. 2. اگر
فرزندي برگزیند، از میان ، ص: 31 مخلوقات شریف خود کسی را «1» برفرض محال خدا میخواست
برمیگزید که این هدف را تأمین کند، ولی او پاك و منزّه است و عیب و نقص و کمبودي ندارد تا نیازمند فرزندي باشد؛ پس
فرزندي نخواهد گزید و این مطالبی که مشرکان به خدا نسبت میدهند و فرشتگان یا عیسی علیه السلام را فرزندان خدا میپندارند،
خرافهاي بیش نیست. 3. فرزند داشتن خدا مستلزم جسم بودن و تجزیهپذیري اوست که فرزند از بدن او جداگردد و لازمهي فرزند
داشتن، شبیه و نظیر داشتن و نیازمندي به همسر است و خدا از همهي این امور پاك است؛ چراکه او یگانه و چیره بر همه چیز است
که با این نیازها ناسازگار است. آموزهها و پیامها: 1. دست خدا در انتخاب فرزند باز است اما او نیازي به فرزند ندارد. 2. فرزند
داشتن خدا با توحید و حاکمیت خدا بر همه چیز ناسازگار است. 3. خدا را از هر عیب و نقص و نیاز به فرزند پاك بدانید. ***
قرآن کریم در آیهي پنجم سورهي زمر به نشانههاي خدا در صحنهي آسمان و زمین اشاره میکند و میفرماید: 5. خَلَقَ السَّمَوَاتِ
وَالأرْضَ بِالحَقِّ یُکَوِّرُ اللَّیْلَ عَلَی النَّهَارِ وَیُکَوِّرُ النَّهَارَ عَلَی اللَّیْلِ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالقَمَرَ کُلٌّ یَجْرِي لأجَلٍ مُسَ مّیً ألا هُوَ العَزِیزُ الغَفَّارُ
آسمانها و زمین را به حق آفرید؛ شب را بر روز میپیچد و روز را بر شب میپیچد؛ و خورشید و ماه را مسخّر کرد، که هرکدام تا
به معناي مطابقت و « حق » سرآمد معیّنی رواناند؛ آگاه باشید که او شکستناپذیرِ بسیار آمرزنده است. نکتهها و اشارهها: 1. واژهي
موافقت است و گاهی به چیزي که ، ص: 32 مطابق حکمت آفریده شده، یا اندازه و خصوصیات آن
از این رو آسمانها و زمین حقاند، چون اندازه و ویژگیهاي آنها صحیح و براساس حکمت «1» ؛ صحیح است، حق گفته میشود
است. 2. اگر کسی از دور به کرهي زمین نگاه کند، میبیند که در اثر گردش وضعی زمین به دور خود، هر طرفش به نوبت در
معرض نورخورشید قرار میگیرد و شب و روز همچون دو نوار سیاه و سفید هستند که به طور منظم از یک طرف نوار سیاه شب بر
به معناي پیچیدن، همچون پیچش « یُکوِّرُ » روشنایی روز میپیچد و نوار سفید روز برتاریکی شب میپیچد. البته با توجه به این که
.3 «2» . دورانی دستار به دورسر است و با توجه به حرکت دورانی زمین به دور خود، در این جا این واژه معناي جالبی پیدا میکند
مقصود از تسخیر ماه و خورشید آن است که یا آنها تابع قوانین آفرینش هستند و یا این که منافع آنها در خدمت بشر است. البته
مانعی ندارد که هردو معنا مقصود آیه باشد. 4. خورشید و ماه براي مدت معینی در مسیر خود شناورند و به حرکت ادامه میدهند؛
یعنی سرآمد معینی دارند و جاویدان نیستند. آري؛ خورشید ذخایر انرژياش روزي به پایان میرسد و خاموش میشود و سیارات
(همچون زمین) و قمرهاي آنها (همچون ماه) که به دور همدیگر میچرخند، از حرکت معمولی خود بازمیمانند. 5. در این آیه به
دو صفت خدا، یعنی نیرومند شکستناپذیر و بسیار آمرزنده بودن خدا اشاره شده است. آري؛ از طرفی، به خاطر قدرت و عزّت
خدا، هیچ گناهکاري نمیتواند از دست مجازات او فرار کند و از طرف دیگر، به خاطر آمرزشگري او گناهکاران تفسیر قرآن مهر
توجه به این دو صفت خدا «1» . جلد هجدهم، ص: 33 امید آن دارند که مورد لطف وي قرارگیرند و گناهانشان آمرزیده شود
انسان را در بین امید و ترس نگه میدارد و او را به تعادل میرساند. آموزهها و پیامها: 1. با مطالعه در نظام آفرینش جهان و حرکت
شب و روز و خورشید و ماه، خدا را بهتر بشناسید. 2. آسمانها و زمین به حق و براساس حکمت آفریده شدهاند. 3. عمر خورشید و
ماه روزي به سرخواهد آمد و حرکت آنها جاویدان نیست. 4. به قدرت شکست ناپذیر خدا توجه کنید و به آمرزشگري او امید
داشته باشید. ***
صفحه 13 از 132
همهي شما را از یک تن آفرید
. قرآن کریم در آیهي ششم سورهي زمر به نشانههاي خدا در مراحل آفرینش انسان و تنوّع دامها اشاره میکند و میفرماید: 6
خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِ دَةٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَأ نْزَلَ لَکُمْ مِنَ الأ نْعَامِ ثَمَانِیَۀَ أزْوَاجٍ یَخْلُقُکُمْ فِی بُطُونِ امَّهَاتِکُمْ خَلْقاً مِنْ بَعْدِ خَلْقٍ فِی
ظُلُمَاتٍ ثَلاثٍ ذَلِکُمُ اللَّهُ رَبُّکُمْ لَهُ المُلْکُ لا إلَهَ إلَّاهُوَ فَأ نَّی تُصْ رَفُونَ شما را از یک شخص آفرید، سپس از او همسرش را آفرید و
براي شما هشت زوج از دامها (پدید آورد و) فرو فرستاد. شما را در شکمهاي مادرانتان آفرید؛ آفرینشی بعد از آفرینش، در میان
تاریکیهاي (لایههاي) سه گانه. این خدا، پروردگار شماست؛ فرمانروایی تنها از آن اوست؛ هیچ معبودي جز او نیست؛ پس
چگونه (از حق) روي گردانیده میشوید؟! ، ص: 34 نکتهها و اشارهها: 1. در مورد آفرینش انسانها از
دو احتمال مطرح است: الف) آفرینش انسان از واحدِ نوعی، یعنی جنس مذکر مراد باشد. ب) آفرینش انسان از فرد « نَفْس واحدة »
یاد میکنیم. مفسران قرآن با توجه به ظاهر آیه احتمال اول « آدم » شخصی، یعنی پدر انسانهاي امروزي مقصود باشد که از او با نام
از آدم، نیز دو احتمال مطرح شده است: الف) همسر آدم از جنس او، یعنی جنس « حواء » 2. در مورد آفرینش «1» . را بعید میدانند
خدا همسران شما را از » : بشر آفریده شده است و این مطلبی است که از برخی آیات دیگر قرآن نیز قابل برداشت است که میفرماید
ب) همسر آدم از بدن او، یعنی از یکی از دندههاي چپ آدم آفریده شده است؛ این مطلبی است که در ««2» . (جنس) شما قرار داد
ولی در احادیثی از امام باقر وامام صادق علیهما السلام این «4» و در برخی از روایات غیرمعتبر نیز بدان اشاره شده «3» تورات آمده
3. مقصود از هشت زوج، از دامها در این آیه، همان نر و مادهي گوسفند، بز، شتر، و گاو «5» . مطلب شدیداً تکذیب شده است
4. دربارهي هستند و واژهي زوج به هریک از دو جنس نر و مادهي حیوانات گفته میشود. ، ص: 35
و فروفرستادن چهارپایان چند تفسیر شده است: الف) مقصود فرستادن از مکان بالا به پایین نیست، بلکه منظور نزول مقامی « انزال »
یعنی نخستین چیزي است که به وسیلهي آن « نُزُل » است؛ یعنی نعمتی از مقام برتر به مقام پایینتر داده شده است. ب) مقصود همان
از مهمان پذیرایی میکنند. ج) مقصود آن است که مقدمات پرورش حیوانات از آب باران و نور خورشید فراهم شده که از بالا به
زمین میآید. د) و برخی دیگر از مفسران گفتهاند که منظور آن است که موجودات، نخست در خزانهي علم و قدرت پروردگار در
عالم غیب بودهاند، سپس به مقام شهود و ظهور رسیدهاند. ه) در حدیثی از امام علی علیه السلام روایت شده که مقصود از انزال
5. چهارپایان نقش مهمی در «2» . البته مانعی ندارد که همهي معانی مقصود آیه باشد «1» . چهارپایان، همان آفرینش آنهاست
زندگی انسان دارند. از گوشت و شیر آنها تغذیه، و از پشم و پوست آنها لباس و انواع وسایل را تهیه میکنیم و گاهی از آنان براي
حمل بار استفاده میکنیم. 6. در این آیه به مراحل آفرینشهاي مکرر انسان در رحم مادر و به صورت مستمر اشاره شده است که
چهرههاي متفاوت جنین و تحوّلات عجیب آن، علم جنینشناسی را تشکیل میدهد که مطالعه در آنها خداشناسی انسان را کامل
میکند. 7. مقصود از ظلمتها و تاریکیهاي سه گانه، چیست؟ مفسران در این مورد چند احتمال دادهاند: تفسیر قرآن مهر جلد
هجدهم، ص: 36 الف) منظور ظلمت شکم مادر، رحم و مشیمه (یعنی کیسهي مخصوص جنین) است. این مطلب از امام باقر علیه
ب) منظور از ظلمتهاي سهگانه، گوشت و پوست و خون باشد که امام حسین علیه «1» . السلام و ابن عباس روایت شده است
ج) منظور همان سه پردهي آمینون، کورین و کیسهي زرد است که جنین «2» . السلام در دعاي عرفه به این مطلب اشاره کرده است
و) «5» . ه) مقصود ظلمت پشت پدر، رحم و مشیمه است «4» . د) مقصود ظلمت بیضه، تخمدان و رحم است «3» . در داخل آنهاست
البته سه احتمال اخیر دلیلی ندارد و مخالف ظاهر آیه است؛ چرا که آیه از ظلمتهاي «6» . مقصود تاریکی شب، رحم و شکم باشد
درون شکم سخن میگوید و احتمال سوم نیز قرینهي قطعی ندارد. پس احتمال اول و دوم مناسبتر است و شاید قابل جمع نیز
8. در این آیه به خالقیت، پروردگاري و فرمانروایی و توحید خدا اشاره شده است و با بیان این سه مطلب به منحرفان «7» . باشد
صفحه 14 از 132
هشدار میدهد که اگر آفریدگار، پروردگار، حاکم وخداي یگانهي شما، اللَّه است، پس شما چگونه غافل شده و به کجا منحرف
میشوید و به دنبال شرك میروید؟ ، ص: 37 آموزهها و پیامها: 1. همهي انسانها از یک نژاد هستند
(پس خالق خود را بشناسید و نژادپرستی نکنید). 2. با مطالعه در مراحل آفرینش خود و دامها خداشناستر شوید. 3. با وجود
نشانههاي خدا و معرفی صفات او، دیگر جاي انحراف نیست. *** قرآن کریم در آیهي هفتم سورهي زُمر به موضع گیري خدا در
مورد سپاسگزاري و ناسپاسی انسانها و مسئولیت هرکس در برابر اعمال خویش اشاره میکند و میفرماید: 7. إنْ تَکْفُرُوا فَإنَّ اللَّهَ
غَنِیٌّ عَنْکُمْ وَلا یَرْضَ ی لِعِبَادِهِ الکُفْرَ وَإنْ تَشْکُرُوا یَرْضَهُ لَکُمْ وَلا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ اخْرَي ثُمَّ إلَی رَبِّکُمْ مَرْجِعُکُمْ فَیُنَبِّئُکُمْ بِمَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ
إنَّهُ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ اگر ناسپاسی کنید، پس در واقع خدا از شما بینیاز است و ناسپاسی را براي بندگانش نمی پسندد؛ و اگر
سپاسگزاري کنید، آن را براي شما می پسندد. و هیچ بار برداري بار سنگین (گناه) دیگري را برنمیدارد؛ سپس بازگشت شما فقط
به سوي پروردگارتان است و شما را از آنچه انجام میدادید با خبر میسازد؛ [چرا] که او به (اسرار) درون سینهها داناست. نکتهها و
اشارهها: 1. در این آیه بیان شده که سپاسگزاري و ناسپاسی انسانها به خدا زیان نمیزند؛ چون او توانگري بینیاز است و محتاج
سپاسگزاري انسانها نیست. پس سپاسگزاري انسان موجب رشد نعمتها و کمال، و ناسپاسی او نیز موجب سقوط خود او و از
2. این آیه پاسخی به طرفداران مکتب جبر است. در این آیه دست دادن نعمتها میشود. ، ص: 38
بیان شده که خدا کفر و ناسپاسی انسانها را نمیپسندد و این مطلب را از طریق پیامبران و فطرت و اعطاي عقل روشن ساخته است،
ولی انسانها با اراده و اختیار خود کژراهه را انتخاب میکنند و کسی آنان را مجبور نمیکند. 3. مسئولیت هرکس در برابر اعمال
خویش از اصول مسلّم ادیان آسمانی است و عقل هم آن را تأیید میکند. البته گاهی ممکن است کسی شریک جرم دیگري باشد،
مثلًا در مقدمات یا اصل عمل دخالت داشته باشد، یا روش و سنّت غلطی را پایهگذاري کند که دیگران بدان عمل کنند که در این
4. سپاسگزاري مراتب و مراحلی دارد، که شامل سپاسگزاري لفظی و عملی میشود، ولی «1» . صورت گناه عمل براي هر دو است
به معناي درون « ذاتُ الصُ دور » . حقیقت سپاسگزاري آن است که انسان هر نعمتی را در جاي خود و به اندازه مصرف کند. 5
سینههاست و کنایه از اسرار درون ذهن و دل انسان است. آموزهها و پیامها: 1. سپاسگزاري و ناسپاسی شما براي خدا سود و زیانی
ندارد (بلکه نتیجهي آن به خود شما میرسد). 2. سپاسگزاري کنید که خدا روحیهي سپاسگزاري را دوست دارد (چون موجب
سعادت انسان میشود). 3. هرکس مسئول اعمال خویش است (پس مراقب کردار خود باشید). 4. رستاخیز روز افشاگري اعمال
است (پس براي آن روز آماده شوید). *** ، ص: 39 قرآن کریم در آیهي هشتم سورهي زُمر به تغییر
حالات انسان در مشکلات و خوشیها اشاره میکند و با هشدار به او میفرماید: 8. وَإذَا مَسَّ الإنْسَ انَ ضُ رٌّ دَعَا رَبَّهُ مُنِیباً إلَیْهِ ثُمَّ إذَا
خَوَّلَهُ نِعْمَ ۀً مِنْهُ نَسِیَ مَا کَ انَ یَدْعُو إلَیْهِ مِنْ قَبْلُ وَجَعَلَ للَّهِ أ نْدَاداً لِیُضِلَّ عَنْ سَبِیلِهِ قُلْ تَمَتَّعْ بِکُفْرِكَ قَلِیلًا إنَّکَ مِنْ أصْحَابِ النَّارِ و
هنگامی که انسان را زیان (و رنج) ي رسد، پروردگارش را میخواند، در حالی که بازگشت کننده به سوي اوست؛ سپس هنگامی
که نعمتی از خود به او عطا کند، آنچه را به خاطر آن قبلًا (خدا را) میخواند، فراموش میکند و براي خدا همانندهایی (معبودگونه)
«. اندکی از کفر خویش بهرهمند باش، که در حقیقت، تو از همراهان آتشی » : قرار میدهد تا (مردم را) از راه او گمراه سازد؛ بگو
نکتهها و اشارهها: 1. مقصود از انسان در این آیه، انسانهاي تربیت نایافته در مکتب پیامبران هستند که در برابر حوادث رنگ عوض
میکنند، ولی انسانهاي الهی در کامیابیها و ناکامیها، همواره به یاد خدا هستند و دست از دامن لطف او بر نمیدارند. 2. برخی
افراد در هنگام ناراحتیهاي جسمی یا روحی پردههاي غرور و غفلتشان کنار میرود و به درگاه خدا روي میآورند، یعنی به طور
آري؛ این آیه بار دیگر رویکرد فطري انسان در مشکلات را به «1» . فطري به طرف مبدأ هستی میروند که جایگاه اصلی آنان است
تصویر کشیده است. 3. انسانهاي کمظرفیت هنگامی که نعمتی به آنان عطا میشود و یا ، ص: 40
و بار دیگر به سوي شرك میروند و راه ناسپاسی در «2» مشکلات و دعاهاي خود را فراموش میکنند «1» ، بدان مفتخر میگردند
صفحه 15 از 132
به معناي مثل ومانند، درحقیقت گوهر چیزي است؛ یعنی مشرکان همتایانی براي خدا قرار میدهند و آنها « انداد » . پیش میگیرند. 4
«3» . را میپرستند و میپندارند که گوهر آنها همانند خداست، در حالی که اینها خیالات آنهاست که به جاي واقعیت قرار دادهاند
5. در این آیه بیان شده که مشرکان غافل، نه تنها خود گمراهاند، بلکه تلاش میکنند دیگران را نیز به گمراهی بکشند. آموزهها و
پیامها: 1. پروردگارتان را در هنگام سختیها بشناسید (که پردههاي غرور و غفلت از آیینهي فطرت کنار میرود). 2. انسان (تربیت
نایافته) نسبت به پروردگارش بسی ناسپاس و فراموشکار است. 3. پس از حلّ مشکلات خدا را فراموش نکنید. 4. فراموشی
نعمتهاي الهی، زمینهساز شرك و گمراهی است. 5. فرجام کافران ناسپاس، بهرهاي اندك از دنیا و عذابی آتشین است. *** قرآن
کریم در آیهي نهم سورهي زمر، به مقایسهي پرستشگران و دانشوران با گروه مقابل آنها میپردازد و میفرماید: 9. أمَّنْ هُوَ قَانِتٌ آ
نَاءَ اللَّیْلِ سَاجِداً وَقَائِماً یَحْذَرُ الآخِرَةَ وَیَرْجُو رَحْمَۀَ رَبِّهِ قُلْ هَلْ یَسْتَوِي الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ إنَّمَا یَتَذَکَّرُ اوْلُوا الأ لْبَابِ تفسیر
قرآن مهر جلد هجدهم، ص: 41 آیا (چنین کسی با ارزش است)، یا کسی که او شبانگاهان سجدهکنان و ایستاده فرمانبرداري
آیا کسانی که میدانند با کسانی که » : فروتن است؛ [و] از آخرت بیمناك است و به رحمت پروردگارش امیدوار است؟! بگو
نکتهها و اشارهها: 1. قرآن گاهی سرنوشت دو گروه از انسانها را به تصویر «. نمیدانند یکساناند؟! فقط خردمندان متذکّر میشوند
میکشد و با همدیگر مقایسه میکند تا شنوندگان با شنیدن و مطالعهي آن، راهِ صحیح را برگزینند و این یکی از روشهاي تربیتی
قرآن است. 2. در این آیه حالات انسانهاي مشرك، فراموشکار و گمراه کننده با انسانهاي پرستشگر و باصفا مقایسه شده است،
انسانهایی که در دل شب بیدار میشوند و به راز و نیاز با خداي خویش میپردازند؛ آیا این دو گروه با هم برابرند؟! 3. در این آیه
بیان شده که انسانهاي پرستشگر، در حالت تعادل، یعنی بین بیم و امید هستند؛ از طرفی از عذاب آخرت هراس دارند و از طرف
دیگر به رحمت الهی امیدوارند؛ نه در هنگام نعمت خود را از عذاب در امان میبینند و نه در هنگام مشکلات و بلاها ناامید
به خاطر آن است «1» میشوند و همین حالت بیم و امید آنان را متعادل و معتدل نگاه میدارد. 4. تکیه برساعات شب براي عبادت
که درآن ساعات حضور قلب بیشتري پیدا میشود و انسان از ریاکاري به دور است. 5. در این آیه بیان شده که مردان الهی
اطاعتی همراه با فروتنی دارند و در حال سجده و ایستاده در دل شب به عبادت میپردازند. شاید از آن جا که سجده مرحلهي
6. در برخی از احادیث اهل بیت ، ص: 42 «2» . بالاتري از عبادت است قبل از قیام آورده شده است
البته اینگونه احادیث مصداق روشن آیه را بیان میکند، و گرنه عبادت «1» . علیهم السلام این آیه به نماز شب تفسیر شده است
آیا کسانی که » : دردل شب محدود به نماز شب نمیشود. 7. در این آیه به یک شعار اساسی اسلام اشاره شده است و آن این که
روشن است که این دوگروه نه در نزد خدا و نه در نزد مردم و نه در دنیا و نه در آخرت و «؟ میدانند با کسانی که نمیدانند برابرند
نه در ظاهر و نه در باطن برابر نیستند. 8. تفاوت مراتب جاهلان و عالمان را انسانهاي خردمند و عالم متوجه میشوند؛ چراکه
جاهلان ارزش علم را نمیدانند و در حقیقت هرمرحله از علم مقدمهي مرحلهي دیگري است. 9. در این آیه مطلق دانایان با نادانان
مقایسه شدهاند؛ پس مقصود آیه مطلق دانش است که شامل علوم رسمی و معرفت الهی میشود. البتّه علم حقیقی آن است که
10 . اسلام و قرآن به علم و «2» . انسان را از خواب غفلت و غرور بیدار سازد و بر معرفت انسان نسبت به جهان و مبدأ هستی بیفزاید
عالم اهمیت ویژهاي میدهند و مقام دانشمندان را گرامی میدارند و در احادیث اسلامی نیز بر این مسئله تأکید شده است. در
حدیثی از پیامبر صلی الله علیه و آله روایت شده که زندگی جز براي دوکس فایده ندارد: دانشمندي که نظریات او اجرا تفسیر قرآن
11 . در حدیثی از امام صادق علیه «1» . مهر جلد هجدهم، ص: 43 گردد و دانشجویی که گوش (به سخنان دانشمندان) میدهد
السلام روایت شده که ما (اهلبیت) کسانی هستیم که میدانند و دشمنان ما کسانی هستند که نمیدانند و شیعیان ما خردمندان
البته این حدیث مصادیق آیهي فوق را بیان میکند و عمومیت آیه را نفی نمیکند. «2» (. هستند (که متوجه این مطلب شوند
آموزهها و پیامها: 1. در دل شب، با بیم و امید، پرستشگر خدا باشید. 2. پرستشگران متعادل را با مشرکان فراموشکار مقایسه کنید و
صفحه 16 از 132
راه صحیح را انتخاب کنید. 3. دانشمندان و جاهلان را با همدیگر مقایسه کنید تا به ارزش علم و عالم پی ببرید. 4. اهل علم، ارزش
دانشمندان را متوجه میشوند. *** ، ص: 44
دانش و دانشمندان در قرآن و حدیث
2. خدا مقام دانشمندان را با درجاتی بالا .(5 - الف) مقام دانش و دانشمندان: 1. خدا به انسان خواندن و نوشتن آموخت (علق، 1
4. برتري آدم بر فرشتگان به خاطر علم او .( 3. مقام دانشمندان با افرادي که نمیدانند برابر نیست (زمر، 9 .( برده است (مجادله، 11
دانشمندان وارثان پیامبران » .6 «1» .( امیرالمؤمنین علی علیه السلام ) «. علم حیات (و زندگی بخش) است » .5 .(32 - بود (بقره، 31
در رستاخیز، مرکب دانشمندان بر خون شهیدان ترجیح دارد. (امام صادق علیه » .7 «2» .( پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ) «. هستند
«. نگاه کردن به صورت دانشمند عبادت است » .9 «4» ( پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ) «. علم از عبادت برتر است » .8 «3» ( السلام
پیامبر ) «. دانش بجوي اگر چه در چین باشد که دانشجویی بر هر مسلمانی واجب است » .10 «5» ( (پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله
2. از .( ب) کاربردهاي دانش: 1. بدون علم در مورد خدا سخن نگویید. (حج، 3 و 8 و لقمان، 20 .«6» ( اکرم صلی الله علیه و آله
3. علم و قدرت از لوازم رهبري است. (بقره، 2). ، .( چیزي که بدان علم نداري پیروي مکن (اسراء، 36
5. علم موجب (شناخت خدا و) ترس از او میشود (فاطر، .( 4. به دنبال دانشمندان و معلّمان هدایتگر بروید (کهف، 66 ص: 45
. 7. آموزش کتاب و حکمت (علوم نقلی و عقلی) به مردم (بقره، 151 و ...). 8 .( 6. علم قدرت فوقالعاده میآورد (نمل، 40 .(28
علم را براي مباهات به دانشمندان و بحث با » .9 .( علم به قدرت الهی (و شناخت خدا و صفاتش) هدف آفرینش است (طلاق، 12
، ص: .«1» ( امیرالمؤمنین علی علیه السلام ) «. نادانان و ریاکاري در مجالس و جلب نظر مردم نیاموزید
. 46 قرآن کریم در آیهي دهم سورهي زمر به سه برنامهي اساسی بندگان خدا و پاداش شکیبایی آنان اشاره میکند و میفرماید: 10
قُلْ یَا عِبَادِ الَّذِینَ آمَنُوا ا تَّقُوا رَبَّکُمْ لِلَّذِینَ أحْسَ نُوا فِی هَذِهِ الدُّ نْیَا حَسَ نَۀٌ وَأرْضُ اللَّهِ وَاسِعَۀٌ إنَّمَا یُوَفَّی الصَّابِرُونَ أجْرَهُمْ بِغَیْرِ حِسَابٍ
اي بندگان [من که ایمان آوردهاید! خودتان را از [عذاب پروردگارتان حفظ کنید؛ براي کسانی که در این دنیا نیکی » : بگو
«. کردهاند نیکی است؛ و زمین خدا وسیع است، فقط شکیبایان پاداششان را بیشمار [و بدون محاسبه به طور کامل دریافت میکنند
شأن نزول: برخی مفسران برآناند که این آیه در مورد نخستین هجرت مسلمانان به سرپرستی جعفر بن أبیطالب، به حبشه نازل شده
که با سختیها و شکیبایی و پاداش فراوان همراه شد. نکتهها و اشارهها: 1. در این آیه خطوط اصلی برنامهي بندگان خدا «1» است
را تصویر کرده است که عبارتاند از: تقوا، نیکوکاري، هجرت و صبر 2. تقوا همان خویشتنداري و حفظ خود از زیان روحی و
جسمی است و کسی که با تقواست، دستورات خدا را رعایت و خود را از مجازات پروردگار حفظ میکند. 3. در این آیه به
نیکوکاري به طور مطلق اشاره شده که طرز تفکر، گفتار و عمل را شامل میشود. این نیکیها عامل حرکت و کمال انساناند و
4. در این آیه بیان شده که زمین خدا گسترده است و محدود به نتیجهاي جز نیکی ندارند. ، ص: 47
مکه نیست، پس کسی نمیتواند با بهانهي سلطهي مشرکان بر مکه، وظایف الهی خود را ترك کند، بلکه اگر کسی احساس کرد
که در سرزمینی خفقان و کفر و ظلم وجود دارد و نمیتواند افکار و اعمال صحیح خود را حفظ کند، باید به سرزمین آزاد دیگري
هجرت نماید. 5. هجرت از طرفی عامل نجات مؤمنان از خفقان و جامعهي آلوده و از طرف دیگر، عامل گسترش اسلام در
6. از آن جا که هجرت از شهر و دیار همراه با مشکلات فراوان است و نیاز به شکیبایی دارد، در این «1» . سرزمینهاي جدید است
منشین تُرش از گردش ایام که صبر تلخ «2» . آیه بیان شده است که خدا پاداش این افراد شکیبا را به طور کامل و بیشمار میدهد
است و لیکن بَر شیرین دارد (سعدي) آموزهها و پیامها: 1. تقوا، نیکوکاري، هجرت و شکیبایی را سرلوحهي برنامههاي خود قرار
دهید. 2. مشکلات محیط زندگی را بهانه نکنید؛ چون زمین خدا (براي هجرت و انجام وظیفه) وسیع است. 3. شکیبایان مورد لطف
صفحه 17 از 132
ویژهي خدا قرار میگیرند. 4. انجام برنامههاي الهی لازمهي بندگی خدا و ایمان است. *** ، ص: 48
اخلاص در دین
- قرآن کریم در آیات یازدهم تا چهاردم سورهي زمر به وظایف اساسی پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله اشاره کرده، میفرماید: 11
14 . قُلْ إنِّی امِرْتُ أنْ أعْبُدَ اللَّهَ مُخْلِصاً لَهُ الدِّینَ* وَامِرْتُ لِأنْ أکُونَ أوَّلَ المُسْلِمِینَ* قُلْ إنِّی أخَافُ إنْ عَصَیْتُ رَبِّی عَذَابَ یَوْمٍ عَظِیمٍ*
در واقع من فرمان داده شدهام که خدا را پرستش کنم، در حالی که دین (خود) را براي او خالص » : قُلْ اللَّهَ أعْبُدُ مُخْلِصاً لَهُ دِینِی بگو
در حقیقت، اگر من پروردگارم را نافرمانی کنم، از عذاب روز » : بگو «. کرده باشم. و فرمان داده شدهام که نخستین مسلمان باشم
فقط خدا را میپرستم در حالی که دینم را براي او خالص میکنم. نکتهها و اشارهها: 1. در این » : بگو «! بزرگ (قیامت) میترسم
آیات بیان شده که پیامبر صلی الله علیه و آله اولین مسلمان است؛ یعنی او در تمام جهات ایمان، اخلاص، عمل، جهاد، مقاومت و
فداکاري پیشگام است؛ چرا که هر رهبر الهی باید در اعتقاد و عمل الگوي جامعه باشد. 2. در این آیات به توحید خالص پیامبر
صلی الله علیه و آله اشاره شده است؛ او دین خود را براي خدا خالص کرده است و انگیزهي دیگري در پرستش خدا ندارد. 3. در
این آیات روشن شده که پیامبر صلی الله علیه و آله نیز بندهي خداست که در صورت مخالفت با فرمان خدا، از عذاب او بیمناك
است؛ یعنی او رهبري است که در صف مردم ایستاده است و مدعی مقام برتر و مافوق بشري نیست. آموزهها و پیامها: 1. رهبران
الهی باید با اخلاص و نیز پیشگام در عمل به مکتب باشند. 2. خدا دین خالص میخواهد و میپذیرد. 3. پیامبر صلی الله علیه و آله
نیز (همچون بقیهي مردم) از نافرمانی خدا هراس داشت. *** ، ص: 49 قرآن کریم در آیات پانزدهم
. و شانزدهم سورهي زمر با هشدار به مشرکان، زیانکاران واقعی و فرجام عذابآلودِ آنان را معرفی میکند و میفرماید: 15 و 16
فَاعْبُدُوا مَا شِئْتُمْ مِنْ دُونِهِ قُلْ إنَّ الخَاسِرِینَ الَّذِینَ خَسِرُوا أنْفُسَ هُمْ وَأهْلِیهِمْ یَوْمَ القِیَامَۀِ ألا ذَلِکَ هُوَ الخُسْرَانُ المُبِینُ* لَهُمْ مِنْ فَوْقِهِمْ
در واقع، » : بگو «. ظُلَلٌ مِنَ النَّارِ وَمِنْ تَحْتِهِمْ ظُلَلٌ ذَلِکَ یُخَوِّفُ اللَّهُ بِهِ عِبَادَهُ یَا عِبَادِ فَاتَّقُونِ و (شما) جز او هرچه را میخواهید بپرستید
زیانکاران کسانی هستند که به خودشان و خانوادههایشان، در روز رستاخیز، زیان رساندهاند؛ آگاه باشید که این فقط زیان آشکار
براي آنان از فرازشان سایبانهایی از آتش است، و (نیز) از زیر (پاي)- شان سایبانهاي (آتش) است؛ این (چیزي است) که «! است
در « خُسران » . خدا با آن بندگانش را میترساند. اي بندگان [من ! پس خودتان را [از عذاب من نگه دارید. نکتهها و اشارهها: 1
اصل به معناي از دست دادن سرمایه و کمبود آن است. این زیانکاري گاهی در سرمایههاي مادي، مثل ثروت و مقام است و گاهی
نوع دوم زیانکاري آشکاري است که در آیهي فوق بدان اشاره شده است. «1» . در سرمایههاي معنوي همچون عقل و ایمان و ثواب
2. زیانکاري مشرکان، زیانی آشکار است؛ چراکه: اولًا، آنان سرمایهي عقل و عمر خویش را از دست دادهاند، بیآن که چیزي در
برابر آن به دست آورند. ثانیاً، در برابر این کار عذاب الهی را خریداري کردهاند. ثالثاً، زیانکاري مشرکان در رستاخیز جبرانناپذیر
نیست. 3. از آن جا که دوزخیان در طبقات دوزخ گرفتارند، پردهها و لایههاي آتشین از بالا و پایین آنان را احاطه کرده است. البته
این آتش، تجسّمی از حالات دنیوي آنان است که جهل و ظلم و کفر ، ص: 50 تمام وجودشان را
که در این آیه مکرر آمده است، اشاره به آن است که خدا مردم را بندگان خود میداند و « بندگان » 4. تعبیر «1» . احاطه کرده بود
5. این آیه مشرکان را تهدید کرده، «2» . تهدید آنان به عذاب هم به خاطر لطف او است که میخواهد آنان گرفتار آتش نشوند
در « اهل » به خاطر آنکه اندرزها و دلایل منطقی بر مشرکان تأثیر نداشت. 6. مقصود از «. هرچه را میخواهید بپرستید » : میفرماید
این آیات، یا بستگان هستند؛ یعنی مشرکان در رستاخیز نزدیکان خود را نیز از دست میدهند و یا پیروان مشرکان هستند که پیرو
مکتب آنان قرار دارند. البته معناي اول با ظاهر آیه سازگارتر است. آموزهها و پیامها: 1. شرك عامل زیانکاري است. 2. زیان
آشکار، زیان در سرمایهي وجودي خویشتن و خویشاوندان در رستاخیز است. 3. زیانکاران به وسیلهي آتش رستاخیز احاطه
صفحه 18 از 132
میشوند. 4. بندگان خدا از آتش فراگیر بیمناك باشند. ***
منطق آزاد اندیشی اسلام
قرآن کریم در آیات هفدهم و هجدهم سورهي زمر به دوري کنندگان از طاغوتها و خردمندان پیرو سخن نیکو مژده میدهد و
میفرماید: 17 و 18 . وَالَّذِینَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أنْ یَعْبُدُوهَا وَأ نَا بُوا إلَی اللَّهِ لَهُمُ البُشْرَي فَبَشِّرْ عِبَادِ* الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ القَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ
أحْسَ نَهُ اوْلَئِکَ الَّذِینَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَاوْلَئِکَ هُمْ اوْلُوا الأ لْبَابِ ، ص: 51 و کسانی که از پرستش آن
طغیانگر دوري کردند و به سوي خدا بازگشتند، تنها براي آنان مژده است؛ پس بندگان [من را مژده بده؛ (همان) کسانی که به
سخن (ها) گوش فرامیدهند و از نیکوترین آن پیروي میکنند؛ آنان کسانی هستند که خدا راهنماییشان کرده و فقط آنان
در اصل به معناي تجاوز از حدّ است و به هر متجاوز، سرکش و معبود غیر خدا، « طاغوت » . خردمنداناند. نکتهها و اشارهها: 1
همانند شیطانها و جبّاران گفته میشود؛ پس دوري از طاغوت شامل دوري از هرگونه شرك، هواپرستی، اطاعت از شیطان و تسلیم
در برابر سلطهگران ستمکار میشود. 2. مقصود از بشارت در این جا هر گونه بشارت به نعمتهاي مادي و معنوي است که شامل
دو گروه دوريکنندگان از طاغوتها و گروه خردمندان آزاداندیش میشود. 3. در حدیثی از امام صادق علیه السلام روایت شده
بنابراین، عبادت براي طاغوتها فقط سجده و رکوع در «1» . که هر کس از زمامدار ستمگري اطاعت کند، او را پرستش کرده است
برابر آنان نیست، بلکه هرگونه اطاعت از آنان را شامل میشود. 4. در این آیات منطق آزاداندیشی اسلامی به خوبی آشکار شده
است؛ یعنی خدا از بندگان خود انتظار دارد که سخنان دیگران را به خوبی بشنوند و تفکر کنند و بدون تعصب و لجاجت بهترین
در این جا شامل هر گونه سخن شنیدنی میشود که قرآن و دستورات الهی از مصادیق آن است. 6. در « قُول » . آنها را برگزینند. 5
این آیه بیان شده که بندگان خدا از میان سخنان دیگران نه تنها ، ص: 52 سخنان نیکو بلکه نیکوترین
7. در حدیثی از امام علی علیه السلام روایت شده که گفتار حکمتآمیز گمشدهي مؤمن است، پس «1» . آنها را برمیگزینند
8. هدایتیافتگان واقعی و خردمندان همین افراد آزاداندیش هستند که جویاي «2» . حکمت را بگیر هر چند از اهل نفاق صادر شود
حقاند و سخنان دیگران را با صبر و حوصله میشنوند و بهترین آنها را برمیگزینند. 9. برخی مکاتب و مذاهب پیروان خود را از
شنیدن سخنان مخالفان منع میکنند؛ چرا که منطق قوي ندارند و میترسند که منطق دیگران بر پیروانشان غلبه کند، اما اسلام در این
مورد به سیاست درهاي باز و آزاداندیشی روي آورده است و به مسلمانان گوشزد میکند که از شنیدن سخنان دیگران وحشت
نداشته باشند، ولی آنها را چشم بسته نپذیرند، بلکه تفکر کنند و بهترین سخنان را انتخاب کنند. 10 . چرا در اسلام خرید و فروش
کتابهاي گمراهکننده براي غیر از دانشمندان و اهل تحقیق حرام شده است؟ این در صورتی است که گمراه کننده بودن کتاب یا
فیلم و مانند آن ثابت شود؛ زیرا همچون سمّی است که داروخانه به هر کسی نمیفروشد و فقط طبق تشخیص پزشک در اختیار
افرادي میگذارد که آن سمّ را میشناسند و پادزهر آن را در اختیار دارند. ، ص: 53 پس این به معناي
11 . چرا اسلام دادن قرآن به کافران را حرام کرده و آنان را از مطالعهي در «1» . ممنوعیت شنیدن و خواندن سخنان دیگران نیست
قرآن محروم میسازد؟ اگر دادن قرآن به کافران موجب هتک حرمت آن شود، جایز نیست، اما اگر کافري قصد تحقیق داشته باشد،
نه تنها میتوان قرآن را در اختیار او گذاشت بلکه شاید این کار براي هدایت او واجب باشد. آموزهها و پیامها: 1. از طاغوتها
رويگردان شوید و به سوي خدا بیایید. 2. سخنان مختلف را بشنوید و پس از تفکر بهترین آنها را انتخاب کنید. 3. خردمندان
هدایتیافته و آزاداندیش هستند. 4. شنوندهاي انتخابگر باشید. *** ، ص: 54
صفات و نشانههاي خردمندان
صفحه 19 از 132
2. در آفرینش جهان تفکر میکنند و آن را بیهوده .( 1. نشانههاي خدا را در صحنهي آسمان و زمین درمییابند (آلعمران، 190
4. عبرتهاي داستانهاي .( 3. اسرار و فلسفه و حکمت قوانین الهی را بهتر درك میکنند (بقره، 179 .( نمیدانند (آلعمران، 191
.6 .( 5. یکی از اهداف قرآن تدبّر در آیات آن و متذّکر شدن خردمندان است (ص، 29 .( قرآن را بهتر درك میکنند (یوسف، 111
7. به سخنان دیگران گوش میدهند و بهترین آنها را انتخاب .( ارزش دانش و حکمت را درك میکنند (زمر، 9 و بقره، 269
9. در حال ایستاده، نشسته و خوابیده .( 8. به نداي منادي حق لبیک میگویند و ایمان میآورند (آلعمران، 193 .( میکنند (زمر، 18
.11 .(193 - 10 . اهل مناجات با پروردگار هستند و تقاضاي آمرزش میکنند (آلعمران، 192 .( ذکر خدا میگویند (آلعمران، 191
13 . اهل خودنگهداري و تقوا و . ( 12 . اهل هدایت هستند (زمر، 18 . ( دعاهاي خردمندان مستجاب میشود (آلعمران، 195
15 . از آتش دوزخ و رسوایی .( 14 . مرگ (نیک) همراه نیکان میطلبند (آلعمران، 193 .( رستگارياند (مائده، 100 و بقره، 197
194 ). ، ص: 55 قرآن کریم در آیات نوزدهم و بیستم - رستاخیز به خدا پناه میبرند (آل عمران، 191
سورهي زمر فرجام دوزخیان و پارسایان را به تصویر میکشد و میفرماید: 19 و 20 . أفَمَنْ حَقَّ عَلَیْهِ کَلِمَۀُ العَذَابِ أفَأ نْتَ تُنقِذُ مَنْ فِی
النَّارِ* لَکِنِ الَّذِینَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ لَهُمْ غُرَفٌ مِنْ فَوْقِهَا غُرَفٌ مَبْنِیَّۀٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الأ نْهَارُ وَعْدَ اللَّهِ لا یُخْلِفُ اللَّهُ المِیعَادَ و آیا کسی که
سخن (و وعدهي) عذاب بر او محقق میشود (قابل نجات است،) و آیا تو کسی را که در آتش است نجات میدهی؟! ولی کسانی
که خودشان را از [عذاب پروردگارشان نگهداري کردند، براي آنان جایگاههاي (بلند بهشتی) است که بر فراز آنها جایگاههایی
ساخته شده است، درحالی که از زیر آنها نهرها روان است؛ (این) وعدهي خداست؛ خدا از وعدهي (خود) تخلّف نمیکند. نکتهها
و اشارهها: 1. مقصود از گروهی که فرمان عذاب بر آنان حتمی و مقرر شده است، افرادي همچون شیطان و پیروان او هستند. البته
حتمی شدن عذاب جنبهي اجباري ندارد، بلکه این امر به خاطر کارهایی است که مرتکب شدهاند و بر آنها اصرار میورزند. 2. در
این آیات اشاره شده که گروهی از مردم آنقدر ارتباط خود را با خدا قطع کرده و اهل فساد شدهاند که گویی هم اکنون در دل
در این جا به معناي « غُرَف » . آتشاند و حتی پیامبر صلی الله علیه و آله که مایهي رحمت است نمیتواند آنان را نجات دهد. 3
قسمتهاي فوقانی ساختمان و طبقات بالاي آن است. از این آیات استفاده میشود که ساختمانهاي بهشتی چند طبقه است و آب از
زیر آنها روان است. ، ص: 56 آموزهها و پیامها: 1. سرنوشت دوزخیان و بهشتیان را ببینید (و عبرت
آموزید و راه صحیح را انتخاب کنید). 2. اگر دوزخ براي کسی حتمی شد، دیگر راه نجات ندارد. 3. وعدهي خدا در مورد بهشتی
شدن پارسایان حتمی است. 4. تقوا زمینهساز بهشت است (پس پارسایی پیشه سازید). *** قرآن کریم در آیهي بیست و یکم
سورهي زمر به نشانههاي خدا در صحنهي طبیعت اشاره میکند و میفرماید: 21 . أ لَمْ تَرَ أنَّ اللَّهَ أ نْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَسَلَکَهُ یَنَابِیعَ فِی
الأرْضِ ثُمَّ یُخْرِجُ بِهِ زَرْعاً مُخْتَلِفاً أ لْوَانُهُ ثُمَّ یَهِیجُ فَتَرَاهُ مُصْ فَرّاً ثُمَّ یَجْعَلُهُ حُطَاماً إنَّ فِی ذَلِکَ لَذِکْرَي لِاوْلِی الأ لْبَابِ آیا نظر نکردهاي
که خدا از آسمان آبی فرو فرستاد و آن را به چشمههایی که در زمین است وارد نمود، سپس به وسیلهي آن زراعتی را با رنگهاي
متفاوتش بیرون میآورد؛ سپس خشک میگردد، پس آن را زرد میبینی؛ سپس آن را درهم شکسته میگرداند؟! قطعاً، در این
(مطلب) تذکّري براي خردمندان است. نکتهها و اشارهها: 1. در این آیه به نزول قطرههاي حیاتبخش باران از آسمان اشاره کرده
که به قشر نفوذپذیر زمین میروند و تا لایهي نفوذ ناپذیر زمین پایین میروند و در آن جا متوقف و ذخیره میشوند. 2. اگر این
ذخیرهسازي آب در زمین نبود، چاهها و کاریزها آبی نداشت و در نتیجه، گیاهان تشنه میماندند، یا از زمین نمیروییدند. 3. در این
آیه به رنگهاي متفاوت گیاهان اشاره شده که برخی سبز، ، ص: 57 برخی همچون گلهاي
رنگارنگ و نیز داراي انواع گوناگون هستند و همگی از آب بیرنگ سیراب شدهاند. آري؛ این صحنهي رنگارنگ طبیعت
نشانهاي از علم و قدرت خداست. آموزهها و پیامها: 1. چرخهي آب در طبیعت نشانهاي از علم و قدرت خداست. 2. مراحل رویش
تا مرگ گیاهان نشانههایی (از علم و قدرت خدا) را براي خردمندان به نمایش میگذارد. 3. اهل خرد نشانههاي بیدارگر خدا را در
صفحه 20 از 132
صحنهي طبیعت درك میکنند. 4. با مطالعه در طبیعت خداشناستر شوید. *** قرآن کریم در آیهي بیست و دوم سورهي زمر به
مقایسهي دو گروه سنگدلان و فراخ سینگان اشاره میکند و میفرماید: 22 . أفَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلإسْلامِ فَهُوَ عَلَی نُورٍ مِنْ رَبِّهِ
فَوَیْلٌ لِلْقَاسِیَۀِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِکْرِ اللَّهِ اوْلَئِکَ فِی ضَ لالٍ مُبِینٍ و آیا کسی که خدا سینهاش را براي (پذیرش) اسلام گشاده است و او
برفراز نوري از جانب پروردگارش است (همانند سخت دلان است؟!)؛ پس واي بر آنان که در برابر یاد خدا سخت دلاند! آنان در
به معناي گشادگی سینه و کنایه از پرظرفیت بودن و فراخی روح انسان « شَرح صَدر » . گمراهی آشکاري هستند. نکتهها و اشارهها: 1
است. انسانی که دلش با نور الهی روشن شده و آمادگی پذیرش حقایق را دارد و اندرزها و آیات الهی در روح او تأثیر میگذارد
2. روایت شده که از پیامبر صلی الله و گاهی یک موعظه طوفانی در روحش به پا میکند. ، ص: 58
علیه و آله پرسیدند که نشانهي شرح صدر چیست؟ فرمودند: (نشانهي آن) توجه به سراي ماندگار و جدا شدن از سراي فریبکار
3. در حدیث دیگري روایت شده که شرح صدر آیهي فوق دربارهي علی «1» . (دنیا) و آمادگی براي مرگ قبل از آمدن آن است
. روشن است که اینگونه احادیث از باب تطبیق یک مفهوم کلی بر مصداق واضح آن است. 4 «2» . علیه السلام نازل شده است
خشونت و سختی و نفوذ ناپذیري قلب است؛ یعنی دل و روحی که در برابر حق و هدایت از خود انعطاف نشان « قاسیه » مقصود از
نمیدهد و نرم و تسلیم نمیگردد. آري؛ اینگونه افراد قَسیُ القلب هستند. 5. در حدیثی از امام علی علیه السلام روایت شده که
.6 «3» . فرمود: اشکهاي چشم خشک نمیشود مگر به خاطر سختی دلها و دلها سخت و قسّی نمیشود مگر به خاطر گناهان زیاد
عوامل شرح صدر عبارتاند از: مطالعات مستمر، ارتباط با دانشمندان و علماي صالح، خودسازي، پرهیز از گناه و به ویژه غذاي
حرام و یاد کردن خدا. 7. عوامل قساوت قلب عبارتاند از: جهل، گناه، لجاجت، جدال، همنشینی با مجرمان و فاسقان، دنیاپرستی و
، ص: 59 آموزهها و پیامها: 1. حالات افراد پرظرفیت و سختدل را مقایسه کنید (تا راه «4» . هواپرستی
صحیح را پیدا نمایید). 2. شرح صدر هدیه و نوري الهی است. 3. قساوت قلب و سختدلی، انسان را از یاد خدا دور میسازد و
گمراه میگرداند. ***
تاثیر عجیب قرآن بر انسان
قران کریم در آیهي بیست و سوم سورهي زمر به ویژگی قرآن و واکنش ترسایان و گمراهان در برابر آن اشاره میکند و میفرماید:
23 . اللَّهُ نَزَّلَ أحْسَنَ الحَ دِیثِ کِتَاباً مُتَشَابِهاً مَثَانِیَ تَقْشَ عِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِینُ جُلُودُهُمْ وَقُلُوبُهُمْ إلَی ذِکْرِ اللَّهِ ذَلِکَ
هُدَي اللَّهِ یَهْدِي بِهِ مَنْ یَشَاءُ وَ مَنْ یُضْ لِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ خدا نیکوترین سخن را فرو فرستاده است؛ کتابی همگون (که آیاتش)
مکرر است. پوستهاي (بدن) کسانی که از پروردگارشان هراس دارند، از (شنیدن آیات) آن به لرزه درمیآید؛ سپس
پوستهایشان و دلهایشان به یاد خدا نرم میشود. این رهنمود خداست که هرکس را بخواهد (و شایسته بداند)، با آن راهنمایی می
کند؛ و هر کس را خدا (به خاطر اعمالش) در گمراهی وانهد، پس هیچ راهنمایی براي او نیست. نکتهها و اشارهها: 1. در این آیه،
خوانده شده است، مقصود از متشابه کلامی است که قسمتهاي مختلف آن با یکدیگر همرنگ و هماهنگ « متشابه » قرآن کتاب
است و هیچ گونه تضاد و اختلافی درمیان آیات آن نیست برخلاف سخن انسانها که معمولًا خالی از اختلاف و تناقض نیست و
مکرر) یکی از صفات قرآن است. و ) « مَثانی » . قسمتهاي مختلف آن از نظر زیبایی و نظم و صفات دیگر همانند هم نیستند. 2
ممکن است اشاره به تکرار ، ص: 60 مطالب و داستانهاي قرآن باشد که ملالتآور نیست. و یا اشاره
به تکرار تلاوت قرآن و کهنه نشدن آن با خواندن مکرر است و یا اشاره به نزول مکرر قرآن به صورت دفعی و تدریجی و یا اشاره
به تکرار حقیقت و تجلّی تازهي قرآن در هر زمان. 3. در این آیه به نفوذ قرآن در دلها و تأثیرات روانشناختی آن بر افراد مؤمن
اشاره شده است که در برابر پروردگارشان، فروتن و ترسان هستند. آنان از شنیدن آیات الهی در مرحلهي نخست مو بر بدنشان
صفحه 21 از 132
راست میگردد و لرزه براندامشان میافتد؛ یعنی آیات الهی موجب بیداري و حرکت آنان میشود. سپس در مرحلهي دوم، با یاد
خدا آرام میگیرند و دلشان براي پذیرش حق نرم میشود. برخی مفسران گفتهاند که این مراحل اشاره به منازل سلوك به سوي
.4 «1» . خداست که در مرحلهي اول باشنیدن آیات هشدارگر، دلها به لرزه درمیآید و با شنیدن آیات رحمت دلها آرام میگیرد
حکایت شده که یاران پیامبر صلی الله علیه و آله هنگامی که قرآن برآنان تلاوت میشد، چشمانشان اشکبار میشد و لرزه بر
5. در حدیثی از پیامبر صلی الله علیه و آله روایت شده که هرگاه بدن بندهاي از هراس خدا لرزان شود (و یا «2» . اندامشان میافتاد
تفسیر قرآن مهر جلد «3» . موي بر بدنش راست گردد) گناهانش فرو میریزد، همان گونه که برگ خشک از درختان فرو میریزد
هجدهم، ص: 61 آموزهها و پیامها: 1. قرآن بهترین سخن است (پس از آن پیروي کنید). 2. قرآن کتابی هماهنگ است، که مایهي
. هدایت شماست. 3. مؤمنان خاشع کسانی هستند که در برابر شنیدن آیات قرآن، واکنش روانی مثبت نشان میدهند. 4
(هشدارهاي) قرآن لرزه بر اندام میاندازد و (آیات رحمتش) دلها را نرم میسازد. *** قرآن کریم در آیات بیست و چهارم تا
26 . أفَمَنْ یَتَّقِی بِوَجْهِهِ - بیست و ششم سورهي زمر به فرجام ستمکاران تکذیبگر در دنیا و آخرت اشاره میکند و میفرماید: 24
سُوءَ العَذَابِ یَوْمَ القِیَامَۀِ وَقِیلَ لِلظَّالِمِینَ ذُوقُوا مَا کُنْتُمْ تَکْسِبُونَ* کَذَّبَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَأ تَاهُمُ العَذَابُ مِنْ حَیْثُ لا یَشْعُرُونَ* فَأذَاقَهُمُ
اللَّهُ الخِزْيَ فِی الحَیَاةِ الدُّ نْیَا وَلَعَذَابُ الآخِرَةِ أکْبَرُ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ و آیا کسی که از عذاب بد روز رستاخیز، با صورتش خود را حفظ
«! بچشید آنچه را کسب می کردید » : میکند، (همانند کسی است که آتش دوزخ به او نمی رسد)؟! و به ستمکاران گفته میشود
کسانی که پیش از آنان بودند (نیز آیات الهی را) دروغ انگاشتند و عذاب از جایی که (با درك حسّی) متوجه نمیشدند به
سراغشان آمد. پس خدا رسوایی را در زندگی دنیا به آنان چشانید و حتماً عذاب آخرت بزرگتر است، اگر (برفرض) میدانستند!
شاید به خاطر آن که ؛« دوزخیان با صورت خویش آتش را از خود دور میسازند » نکتهها و اشارهها: 1. در این آیات بیان شده که
دست و پاي آنان در بند است و آنان ناچارند با بهترین و حساسترین عضو خود، یعنی صورت، عذاب را از خود تفسیر قرآن مهر
جلد هجدهم، ص: 62 دفع کنند و یا به خاطر آن است که با صورت به آتش افکنده میشوند و یا این تعبیرات کنایه از عدم توانایی
آنان براي دفاع از خویش در برابر آتش است. البته ممکن است هر سه تفسیر مقصود آیه باشد. 2. در این آیات بیان شده که عذاب
ستمکاران نتیجهي اعمال خود آنهاست؛ یعنی به تجسّم اعمال در رستاخیز اشاره میکنند. البته تذکر این مطلب به دوزخیان، خود
نوعی عذاب روحی براي آنان است. 3. در این آیات به ستمکاران اقوام پیشین، همچون قوم نوح، عاد و ثمود و فرعونیان اشاره شده
که هرکدام به طور ناگهانی و از جایی که انتظار نداشتند، گرفتار عذاب و در دنیا رسوا و خوار و در آخرت نیز عذاب بزرگتر و
شدیدتري در انتظار آنان است. آموزهها و پیامها: 1. از فرجام رسوا و عذابآلود ستمکاران عبرت بگیرید. 2. عذاب ستمکاران در
آخرت عملکرد خود آنان است. 3. ذلّت و رسوایی دنیا و عذاب بزرگ آخرت در انتظار ستمکاران است. 4. عذاب الهی از راهی
میآید که انتظار آن را ندارید (پس مراقب باشید). 5. خودتان را از عذاب الهی حفظ کنید. *** خداوند متعال در آیات بیست و
هفتم و بیست و هشتم سورهي زمر به ویژگیهاي قرآن و تأثیرات آن اشاره میکند و میفرماید: 27 و 28 . وَلَقَدْ ضَرَبْنَا لِلنَّاسِ فِی هَذَا
القُرْآنِ مِنْ کُلِّ مَثَلٍ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ* قُرآناً عَرَبِیّاً غَیْرَ ذِي عِوَجٍ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ و به یقین، براي مردم در این قرآن از هر (گونه) مثالی
زدیم، باشد که آنان متذکّر شوند. (قرآن را فروفرستادیم) در حالی که خواندنی عربی (: واضح و) بدون انحراف است؛ باشد که
به معناي هر سخنی است که حقیقتی را « مَثَل » . آنان خودنگهدار شوند. ، ص: 63 نکتهها و اشارهها: 1
مجسّم یا چیزي را وصف و یا چیزي را به چیز دیگر تشبیه میکند. این تعبیر همهي حقایق و مطالب قرآن را در برمیگیرد؛ یعنی
قرآن انواع پندها، اندرزها، اسرار خلقت، داستانهاي واقعی اقوام پیشین و قوانین عالی را براي هدایت مردم بیان کرده است و هر
به معناي چیزي است که خوانده میشود؛ یعنی این کتاب الهی « قرآن » . کس میتواند با ژرفنگري از گوهرهاي آن صید کند. 2
به معناي فصیح و « عربی » . در خلوت و آشکار، در نماز و غیر آن و در تمام اعصار خوانده میشود و نور هدایت آن میدرخشد. 3
صفحه 22 از 132
گویاست. این تعبیر اشاره به فصاحت و شیرینی و جذّابیّت قرآن است. 4. یکی از ویژگیهاي قرآن آن است که از هرگونه کژي
یعنی آیاتش هماهنگ و بدون تضاد و تناقض است. 5. در این آیات به چهار ویژگی قرآن اشاره شد: الف) «1» ؛ معنوي به دور است
از هر نوع مثال هدایتبخش دارد؛ ب) خواندنی است؛ ج) فصیح و گویاست؛ د) کژي درآن راه ندارد. 6. از تأثیرات و پیامدهاي
طبیعی آیات قرآن، تذکّر و تقوا است؛ اگر کسی به آیات قرآن گوش فرادهد و بدانها عمل کند، فکرش روشن و بیدار میشود و
خود نگهدار و باتقوا میگردد. ولی اگر کسی زمینههاي لازم را در خود فراهم نکند از آثار قرآن محروم میماند. تفسیر قرآن مهر
. جلد هجدهم، ص: 64 آموزهها و پیامها: 1. مثالهاي قرآن بیدارگر است. 2. قرآن کتابی خواندنی، گویا و بدون انحراف است. 3
با مطالعهي قرآن زمینهي تذکّر و تقوا را براي خود فراهم سازید. 4. براي تربیت از مثالهاي متنوع و کتاب گویا و بدون انحراف
استفاده کنید. *** قرآن کریم در آیهي بیست و نهم سورهي زمر یکی از مثالهاي جالب خود را براي هدایت مردم بیان میکند و
میفرماید: 29 . ضَ رَبَ اللَّهُ مَثَلًا رَجُلًا فِیهِ شُرَکَاءُ مُتَشَاکِسُونَ وَرَجُلًا سَلَماً لِرَجُلٍ هَلْ یَسْتَوِیَانِ مَثَلًا الحَمْدُ للَّهِ بَلْ أکْثَرُهُمْ لا یَعْلَمُونَ خدا
مثلی زده است: مردي که شریکانی ستیزهجو در او (شریک) هستند، و مردي که تسلیم (یک) مرد است؛ آیا (این دو) از نظر مثال
یکساناند؟! ستایش مخصوص خداست، بلکه بیشتر آنان نمیدانند. نکتهها و اشارهها: 1. این آیه با مثالی زیبا و گویا حالات
کثرتگرایان و وحدتگرایان را به تصویر کشیده است: بندهاي که داراي چند ارباب است و هر کدام به او دستوري میدهند، که
این فرمانهاي ضد و نقیض اورا سرگردان میکند و در برابر بندهاي که یک ارباب دارد و دستورات هماهنگ و برنامهاي منظم به
او میدهد و از او حمایت میکند و وي با اطمینان و آرامش گام برمیدارد. 2. این مثال حالات افراد مشرك و موحّ د را نیز بیان
میکند. مشرکان پیروان معبودان متعدد هستند و از این رو گرفتار انواع تناقضها میشوند ولی پیروان توحید، در گرو عشق یکی
3. در هستند و فقط فرمان خدا را اطاعت میکنند و درهمه حال در سایهي لطف او هستند. ، ص: 65
حدیثی از امام علی علیه السلام روایت شده که فرمودند: منم آن مردي که (در آیه میگوید، چون من) تسلیم پیامبر صلی الله علیه و
البته روشن است که اینگونه احادیث مصداق کامل آیه را بیان میکند، ولی موجب انحصار معناي آیه نمیشود. «1» . آله بودم
آموزهها و پیامها: 1. کثرتگرایان و توحیدگرایان را مساوي نشمارید. 2. موحّد باشید تا تابع یک فرمان گردید و از کثرت نجات
یابید. 3. بیشتر (مشرکان از حقایق توحید و ثمرات آن) آگاهی ندارند. *** قرآن کریم در آیات سیام و سی و یکم سورهي زمر
به مرگ پیامبر و مردم و ستیز آنان در رستاخیز اشاره میکند و میفرماید: 30 و 31 . إنَّکَ مَیِّتٌ وَإنَّهُمْ مَیِّتُونَ* ثُمَّ إنَّکُمْ یَوْمَ القِیَامَۀِ
عِنْدَ رَبِّکُمْ تَخْتَصِ مُونَ مسلماً، تو میمیري و حتماً آنان (نیز) میمیرند؛ سپس، در حقیقت، شما روز رستاخیز نزد پروردگارتان
کشمکش می کنید. نکتهها و اشارهها: 1. برخی مفسران گفتهاند که دشمنان پیامبر صلی الله علیه و آله انتظار مرگ او را میکشیدند
2. همهي «2» . و خوشحال بودند که سرانجام او خواهد مرد. آیهي فوق به آنان پاسخ داده که اگر او میمیرد شما نیز خواهید مرد
انسانها خواهند مرد و هیچ گونه تفاوتی در آنها وجود ندارد و راهی است که همه باید آن را بپیمایند. خامهي دهر بر شکوفه
نوشت هر بهاري ز پی خزانی داشت (پروین) 3. مقصود از مخاصمه در رستاخیز چیست؟ برخی مفسران این بحث و مجادلهي
4. در آیات متعددي از قرآن گفتوگوها و «1» . رستاخیز را بین مسلمانان و کافران دانستهاند و برخی دیگر بین خود مسلمانان
مخاصمههاي دوزخیان و بهشتیان و نیز مخاصمهي دوزخیان با همدیگر بیان شده است که گاهی از حالات همدیگر میپرسند و
5. در روایتی تاریخی از ابو سعید خدري حکایت «2» . گاهی همدیگر را سرزنش میکنند و تقصیرها را به گردن هم میاندازند
شده که ما در عصر پیامبر صلی الله علیه و آله هرگز فکر نمیکردیم میان مسلمانان مخاصمهاي باشد، تا این که روز صفین فرا رسید
آموزهها و پیامها: 1. دنیا را جاي ماندن نشمارید، چرا که همه خواهند مُرد، «3» . و گفتیم: آري؛ این آیه ما را هم شامل میشود
حتی پیامبران الهی (پس در اندیشهي آخرت باشید). 2. برخی افراد در رستاخیز هم دست از ستیز و مخاصمه برنمیدارند. ***
قرآن کریم در آیهي سی و دوم سورهي زمر به فرجام عذابآلود تکذیبگران وحی راستین اشاره میکند و میفرماید: 32 . فَمَنْ
صفحه 23 از 132
أظْلَمُ مِمَّنْ کَ ذَبَ عَلَی اللَّهِ وَکَذَّبَ بِالصِّدْقِ إذْ جَاءَهُ أ لَیْسَ فِی جَهَنَّمَ مَثْويً لِلْکَافِرِینَ ، ص: 67 پس چه
کسی ستمکارتر است از کسی که بر خدا دروغ بندد و (وحی) راستین را، هنگامی که به سراغ او آمده، تکذیب کند؟! آیا در جهنّم
جایگاهی براي کافران نیست؟! نکتهها و اشارهها: 1. در این آیه و آیات بعد رفتار و فرجام دوگروه به تصویر کشیده شده است:
گروهی که وحی راستین الهی را تکذیب میکنند و راهی دوزخ میشوند و گروهی که وحی راستین را تأیید میکنند و به بهشت
میروند. بیان سرنوشت و فرجام این دوگروه در کنار یکدیگر براي مقایسهي حالات آنان و عبرتآموزي ماست. 2. در این آیه از
یاد شده است؛ وحی سخن راستی است که احتمال دروغ درآن وجود ندارد. 3. مشرکان و کافران، « صِ دْق » وحی الهی با عنوان
ستمکاران تکذیبگري بودند که وحی الهی را دروغ میانگاشتند؛ چرا که گاهی فرشتگان را دختر خدا میخواندند و یا عیسی را
پسر خدا میدانستند و یا بتها را میپرستیدند و آیات قرآن را نمیپذیرفتند. 4. تکذیب آیات راستین الهی، ستمکاري به خود و
. جامعه است؛ زیرا انسان با این تکذیب هم خود را از کمال محروم میسازد و هم دیگران را گمراه میکند. آموزهها و پیامها: 1
تکذیبگران آیات راستین، راهی جز دوزخ ندارند. 2. آیات الهی را دروغ نشمارید که ستمکاري است. *** قرآن کریم در آیات
.35 - سی و سوم تا سی و پنجم سورهي زمر به فرجام نیکو و پاداشهاي تأیید گران وحی راستین اشاره میکند و میفرماید: 33
وَالَّذِي جَ اءَ بِالصِّدْقِ وَصَ دَّقَ بِهِ اوْلَئِکَ هُمُ المُتَّقُونَ* لَهُمْ مَا یَشَاؤُونَ عِنْدَ رَبِّهِمْ ذَلِکَ جَزَاءُ المُحْسِنِینَ* لِیُکَفِّرَ اللَّهُ عَنْهُمْ أسْوَأ الَّذِي
عَمِلُوا وَیَجْزِیَهُمْ أجْرَهُمْ بِأحْسَنِ الَّذِي کَانُوا یَعْمَلُونَ ، ص: 68 و کسی که (وحی) راستین را آورد و آن
را تایید کرد؛ فقط آنان خودنگهدار هستند. تنها براي آنان، آنچه بخواهند، نزد پروردگارشان هست؛ این پاداش نیکوکاران است. تا
خدا بدترین چیزي را که انجام دادهاند از آنان بزداید، و پاداش آنان را، طبق بهترین چیزي که انجام میدادند، به آنان بدهد. نکتهها
و اشارهها: 1. مقصود از کسی که سخنان راست میآورد کیست؟ برخی مفسران احتمال دادهاند که مقصود، پیامبر اسلام صلی الله
علیه و آله باشد که وحی راستین را آورد. برخی دیگر از مفسران گفتهاند که مقصود همهي پیامبران الهی هستند. و برخی دیگر
البته مانعی ندارد که آیه شامل هر سه معنا باشد، لیکن پیامبران و «1» . برآناند که آیه همهي مبلّغان مکتب پیامبران را شامل میشود
پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله از مصادیق بارز آن باشند که مؤمنان پیرو آنان سخنان راستین آنها را تأیید میکنند. 2. در برخی
احادیث حکایت شده که مقصود از آورندهي سخن راستین پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و منظور از تأیید کنندهي آن امام علی
که اولین مسلمان و مؤمن به پیامبر صلی الله علیه و آله بود). البته روشن است که اینگونه احادیث ) «2» علیه السلام است
مصداقهاي کامل و بارز آیه را مشخص میکنند و موجب انحصار معنا نمیشوند. 3. در این آیات بیان شده که همهي مواهب
معنوي و نعمتهاي بهشتی- که در تصور ما نمیگنجد- در اختیار مؤمنان پارسا و نیکوکار است؛ البته تفسیر قرآن مهر جلد
نزد » هجدهم، ص: 69 پاداشها و بخششهاي الهی و مقامات اخروي بر اساس شایستگیها و کارهاي افراد در دنیاست. 4. تعبیر
نهایت لطف خدا را میرساند؛ گویی مؤمنان پارسا و نیکوکار همیشه مهمان خدا هستند. 5. تقواي برخی افراد باعث « پروردگارشان
گردیده که آنان تأییدگران وحی راستین باشند و نیکوکاري آنان زمینهساز نعمتهاي بهشتی براي آنان شده است. 6. در این آیات
بیان شده که خدا از طرفی مؤمنان را میآمرزد و لغزشهاي گذشتهي آنان را میپوشاند و آنان را پاك میسازد و از طرف دیگر بر
کارهاي ،« بدترین اعمال » اساس بهترین اعمالشان به آنها پاداش میدهد. این لطف بیانتهاي خدا در مورد آنان است. 7. مقصود از
بد و لغزشهاي برخی از مبلّغان است؛ چراکه در آیات قبل سخن از پیامبران و مبلغان بود و اگر برخی از این افراد (یعنی غیر از
پیامبران) دچار لغزش شدهاند، خدا آنان را میآمرزد. آموزهها و پیامها: 1. از نشانههاي نیکوکاري و پارسایی، تأیید وحی راستین
است. 2. بهشت، پاداش نیکوکاران و پارسایان تأییدگرِ آیات الهی است. 3. مبلّغان وحی راستین و پیروان آنان هر دو سعادتمندند.
4. اگر میخواهید خدا درخواستهاي شما را بپذیرد، تسلیم خواست راستین خدا شوید. 5. آیات الهی را تصدیق کنید که موجب
آمرزش گناهان و پاداش برتر است. 6. لطف خدا آنقدر زیاد است که بدترینها را میبخشد و طبق بهترینها پاداش میدهد. ***
صفحه 24 از 132
، ص: 70 قرآن کریم در آیات سی و ششم و سی و هفتم سورهي زمر با اشاره به تهدیدهاي مشرکان
نسبت به پیامبر صلی الله علیه و آله، خدا را براي هدایت و حمایت کافی معرفی میکند و میفرماید: 36 و 37 . أ لَیْسَ اللَّهُ بِکَ افٍ
عَبْدَهُ وَیُخَوِّفُونَکَ بِالَّذِینَ مِنْ دُونِهِ وَمَنْ یُضْ لِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ* وَمَنْ یَهْدِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ مُضِلٍّ أ لَیْسَ اللَّهُ بِعَزِیزٍ ذِي ا نْتِقَامٍ آیا خدا
کفایت کنندهي بندهاش نیست؟! و تو را از کسانی غیر او، میترسانند؛ و هرکسی را خدا (به خاطر اعمالش) درگمراهی وانهد، پس
هیچ راهنمایی براي او نیست. و هرکسی را خدا رهنمون شود، پس هیچ گمراه کنندهاي براي او نیست؛ آیا خدا شکستناپذیري
صاحب انتقام نیست؟! شأن نزول: حکایت کردهاند که مشرکان مکه به پیامبر صلی الله علیه و آله میگفتند: از بتها بدگویی مکن
نکتهها و «1» . و برخلاف آنها اقدام منما، که تو را دیوانه میکنند و آزار میرسانند. آیهي فوق نازل شد و به این تهدیدها پاسخ داد
اشارهها: 1. هر چند شأن نزول این آیات درمورد تهدید به خشم بتهاست، معناي آیه وسیع است و هر نوع تهدید به غیر خدا را
شامل میشود و به همهي پویندگان راه حق که در اقلیت قرار گرفتهاند نوید میدهد که خدا از آنان حمایت میکند. 2. این آیات
به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و مؤمنان راستین دلگرمی میدهد که خدایی که از همه چیز آگاه است و قدرتش برتراست،
نسبت به بندگانش لطف دارد و آنها را کفایت و حمایت میکند؛ پس، از تهدیدهاي دشمنان ، ص:
71 نهراسید و با گامهاي استوار راه حق را بپیمایید. 3. چرا در این آیات گمراهی و هدایت را به خدا نسبت میدهد؟ آیا این موجب
جبر نمیشود؟ پاسخ آن است که هدایت و گمراهی دوگونه است: اول، هدایت تشریعی که به معناي ارائهي راه و راهنمایی افراد
است این نوع از هدایت براي همهي افراد بشر وجود دارد و هیچ قید و شرطی ندارد، ولی برخی افراد هدایت الهی را میپذیرند و
ایمان میآورند و برخی راه گمراهی و کفر را برمیگزینند. دوم، هدایت تکوینی یا رساندن افراد به مقصد است که این هدایت
شرایطی دارد؛ یعنی خدا در شرایطی، برهدایت افراد میافزاید که در قرآن به آنها اشاره شده است؛ از جمله کسانی که از رضا و
خشنودي خدا پیروي کنند و نیز کسانی که در راه خدا تلاش کنند و توبه نمایند و یا گامهاي نخستین هدایت را بردارند، خدا به
اما کسانی که راه کفر، ستم، نافرمانی، «1» . آنان کمک میکند و به راههاي خودش هدایتشان میکند و بر هدایت آنان میافزاید
خدا آنان را در گمراهی وا مینهد و در اثر این اعمال توفیق هدایت از «2» دروغگویی، اسراف و ناسپاسی را در پیش میگیرند
آنان سلب میشود. پس هدایت و گمراهی تشریعی انتخابی است و هدایت و گمراهی تکوینی نیز نتیجهي اعمال خود انسان است و
در این آیه آن است که خدا افراد خلافکار را در « انتقام » 4. مقصود از ، ص: 72 «3» . اجباري نیست
یعنی انتقام الهی به معناي مجازات براي فروکش کردن احساسات و کینهورزي نیست. «1» ؛ برابر کارهاي بدشان مجازات میکند
آموزهها و پیامها: 1. از غیر خدا نهراسید که خدا براي بندگانش کافی است. 2. هدایت و گمراهی شما بر (اثر اعمال خودتان و با
توفیق) خداست. 3. قدرتی ما فوق قدرت خدا وجود ندارد، تا بخواهد با ارادهي او مخالفت کند. *** قرآن کریم در آیهي سی و
هشتم سورهي زمر با بیان اعتراف مشرکان به خالقیت خدا، به ناتوانی معبودانشان اشاره میکند و میفرماید: 38 . وَلَئِنْ سَأ لْتَهُمْ مَنْ
خَلَقَ السَّمَوَاتِ وَالأرْضَ لَیَقُولُنَّ اللَّهُ قُلْ أفَرَأیْتُمْ مَا تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ إنْ أرَادَنِیَ اللَّهُ بِضُرٍّ هَلْ هُنَّ کَاشِفَاتُ ضُرِّهِ أوْ أرَادَنِی بِرَحْمَۀٍ هَلْ
«؟ چه کسی آسمانها و زمین را آفرید » هُنَّ مُمْسِکَاتُ رَحْمَتِهِ قُلْ حَسْبِیَ اللَّهُ عَلَیْهِ یَتَوَکَّلُ المُتَوَکِّلُونَ و اگر از آن [مشرك ها بپرسی
و آیا هیچ دربارهي آنچه غیر از خدا میخوانید (و میپرستید) نظر کردید که اگر خدا زیانی براي من » : بگو ؛« خدا » : حتماً میگویند
بگو: «!؟ بخواهد، آیا آنان برطرف کنندهي زیان او هستند؟! یا (اگر) رحمتی براي من بخواهد، آیا آنها بازدارندهي رحمت او هستند
نکتهها و اشارهها: 1. مشرکان نیز خالقیت و آفرینشگري خدا را «. خدا مرا بس است؛ توکّل کنندگان فقط بر او توکّل میکنند »
چراکه عقل و فطرت انسان به این امر گواهی میدهد و هیچ انسانی نمیپذیرد که معبودان تفسیر قرآن مهر جلد «2» ؛ میپذیرند
هجدهم، ص: 73 و بتهاي بیجان بتوانند جهان پهناور ما را بیافرینند. خوشتر آن باشد که سِرّ دلبران گفته آید در حدیث دیگران
(مولوي) 2. بتها و معبودان مشرکان توانایی جلب منفعت و دفع زیان را ندارند، ولی خدا مالک سود و زیان انسان است. پس این
صفحه 25 از 132
بتهاي ناتوان شایستگی پرستش را ندارند. 3. توحید درخالقیت و مالکیت دلیل برتوحید در عبودیت است، یعنی هنگامی که ثابت
شد خدا خالق جهان و مالک هرسود و زیان است و توانایی هر کاري را دارد و غیر از او اینگونه نیستند، پس فقط او شایستهي
چراکه غیر از او خالق و مالک مطلق درجهان وجود ندارد، پس «1» ؛ پرستش است. 4. افراد توکّل کننده فقط برخدا توکّل میکنند
سزاوار نیست که مؤمنان بر غیر او تکیه کنند و از غیر او کمک بجویند و خدا براي مؤمنان متوکل بس است. 5. معناي توکّل وکافی
بودن خدا آن نیست که انسان از اسباب و وسایل مادي براي رسیدن به اهداف خود کمک نجوید، بلکه مقصود آن است که او را
مؤثر حقیقی و بقیهي موجودات را واسطه و وسیله بداند و تکیه گاه اصلیاش خدا باشد. آموزهها و پیامها: 1. خالق و مالک سود و
زیان شما خداست پس فقط بر او تکیه کنید که براي شما کافی است. 2. از غیر خدا کاري ساخته نیست، تا شایستهي پرستش
باشند. 3. حتی مشرکان به خالقیت خدا اعتراف دارند (ولی بازهم لجاجت میکنند و از توحید روي برمیتابند). *** تفسیر قرآن
مهر جلد هجدهم، ص: 74 قرآن کریم در آیات سی و نهم و چهلم سورهي زمر به تهدید مشرکان لجوج پرداخته، میفرماید: 39 و
اي قوم [من ! هرچه مقدور شماست انجام دهید، که من (هم) » : 40 . قُلْ یَا قَوْمِ اعْمَلُوا عَلَی مَکَانَتِکُمْ إنِّی عَامِلٌ فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ بگو
«! انجام میدهم؛ و در آینده خواهید دانست، چه کسی عذابی که رسوایش سازد او را در میرسد و عذابی پایدار بر او فرود میآید
یعنی در این آیه به مشرکان لجوج «1» ؛ به معناي جایگاه و موضع و یا به معناي توانایی است « مَکانَت » . نکتهها و اشارهها: 1
میگوید: از موضع خود هرچه در توان دارید عمل کنید (تا نوبت عذاب شما برسد). 2. این آیات هشداري به مشرکان است که
اگر تسلیم منطق و استدلال عقلی نشدید، باید در انتظار عذاب دنیوي و اخروي باشید. آموزهها و پیامها: 1. رهبران و مبلغان دینی به
وظیفه خود عمل کنند (و کافران لجوج را به حال خود واگذارند تا عذاب آنان را فراگیرد). 2. عذاب خوارکنندهي دنیوي و عذاب
جاویدان اخروي در انتظار مخالفان اسلام است. *** قرآن کریم در آیهي چهل و یکم سورهي زمر با اشاره به حقانیّت قرآن،
وظیفهي پیامبر صلی الله علیه و آله را در برابر مردم روشن میسازد و میفرماید: 41 . إنَّا أ نْزَلْنَا عَلَیْکَ الکِتَابَ لِلنَّاسِ بِالحَقِّ فَمَنِ
اهْتَدَي فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ ضَ لَّ فَإنَّمَ ا یَضِلُّ عَلَیْهَا وَمَا أ نْتَ عَلَیْهِمْ بِوَکِیلٍ ، ص: 75 در حقیقت، ما کتاب (:
قرآن) را براي مردم، به حق برتو فروفرستادیم؛ و هر کس راه یابد پس به سود خود اوست و هرکس گمراه شود، پس فقط به زیان
خود گمراه میشود؛ و تو حمایتگر آنان نیستی. نکتهها و اشارهها: 1. خدا براي هدایت مردم دو چیز فرستاده است: اول، قرآن که
برنامهاي حق و هدایتگراست؛ و دوم، رهبري آگاه و دلسوز. 2. در این آیه بیان شده که پذیرش هدایت و گمراهی به دست خود
انسان است و سود و زیان آن نیز به خودش میرسد و خدا و پیامبرش نیازي به ایمان مردم ندارند. آري؛ او این برنامه را تنظیم
نکرده تا سودي کند بلکه تا بر بندگان بخشش نماید. 3. وظیفهي پیامبر صلی الله علیه و آله ابلاغ آیات الهی و راهنمایی مردم به
سوي سعادت است، ولی اگر برخی مردم لجاجت کردند و حق را نپذیرفتند، دیگر پیامبر وکیل و کارساز مردم نیست تا آنان را
. مجبور به ایمان آوردن کند. آموزهها و پیامها: 1. قرآن از طرف حضرت حق و براساس حق و براي مردم فرو فرستاده شده است. 2
از برنامهي هدایتآمیز قرآن استفاده کنید که به سود خود شماست. 3. گمراهان جز به خودشان به کس دیگري زیان نمیرسانند.
4. رهبران و مبلغان الهی وکیل مردم نیستند و تصمیم نهایی و انتخاب راه با خود مردم است. *** ،
ص: 76
حقیقت مرگ چیست؟
قرآن کریم در آیهي چهل و دوم سورهي زمر به جدایی روح از بدن در حالت خواب و مرگ اشاره میکند و میفرماید: 42 . اللَّهُ
یَتَوَفَّی الأ نْفُسَ حِینَ مَوْتِهَا وَالَّتِی لَمْ تَمُتْ فِی مَنَامِهَا فَیُمْسِکُ الَّتِی قَ َ ض ی عَلَیْهَا المَوْتَ وَیُرْسِلُ الاخْرَي إلَی أجَلٍ مُسَ مّیً إنَّ فِی ذَلِکَ
لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ خدا جانها را هنگام مرگشان و (نیز روحِ) آنکه نمرده است را در خوابش به طور کامل میگیرد. پس (جان)
صفحه 26 از 132
کسی را که مرگ را بر او مقرر کرده نگاه میدارد و (روح آن) دیگري را تا سرآمد معیّنی بازمیفرستد؛ قطعاً، در آن [ها]
نشانههایی است براي گروهی که تفکّر میکنند. نکتهها و اشارهها: 1. خواب، شکل ضعیفی از مرگ است چون در هر دو حالت
روح از بدن جدا میشود، ولی درحالت مرگ روح دیگر به بدن باز نمیگردد و در حالت خواب روح به بدن بازمیگردد. 2. در
حالت خواب پیوند روح و جسم قطع نمیشود بلکه به حداقل خود میرسد؛ از این رو هنوز قلب و برخی فعالیتهاي اساسی بدن
باقی است. 3. حقیقت خواب چیست؟ در این مورد پاسخهاي متعددي از طرف دانشمندان داده شده است: الف) برخی عامل خواب
را فیزیکی میدانند؛ یعنی انتقال جریان عمدهي خون از مغز به سایر قسمتهاي بدن. ب) برخی عامل آن را شیمیایی میدانند؛ یعنی
در اثر خستگی مواد سمّی در بدن انسان جمع میشود که برسلسلهي اعصاب اثر میگذارد و انسان به خواب میرود، تا دوباره این
مواد سمّی کاهش یابند و به حالت اول برگردند. ج) برخی خستگی و از کار افتادن سلسلهي عصبی درون مغز را عامل خواب
میدانند. ، ص: 77 د) قرآن کریم نیز جدایی جان و روح از بدن را عامل خواب معرفی میکند؛ یعنی
البته مانعی ندارد که همهي این موارد صحیح باشد؛ یعنی خواب در اثر جدایی روح از «1» . خواب را پدیدهاي روحانی میداند
جسم، اتفاق میافتد ولی آثار فیزیکی، شیمیایی و عصبی در بدن دارد؛ به عبارت دیگر دانشمندان علوم پزشکی به جنبهها و
نمودهاي مادي خواب در بدن توجه کردهاند و قرآن به جنبه معنوي و روحانی آن توجه کرده است. 4. انسان داراي روح و جسم
است که گاهی از هم جدا میشوند و همین امر و رؤیاهاي صادق دلیل استقلال روح از بدن است. 5. از این آیه استفاده میشود که
روح با بدن سه گونه رابطه دارد: گاهی ارتباط کامل دارند، مثل حالت حیات و بیداري؛ و گاهی ارتباط ناقص دارند، مثل حالت
خواب؛ و گاهی قطع ارتباط کامل دارند، مثل حالت مرگ. 6. توجه به این مطلب که انسان در هر شب، هنگام خواب، در آستانهي
جدایی روح از بدن و به نوعی مرگ موقت میرسد، درس عبرت و بیدارباشی براي انسانهاست تا در اعمال خود تجدید نظر کنند.
زندگی جز نفسی نیست، غنیمت شمرش نیست امید که همواره نفس برگردد (پروین) 7. در برخی آیات قرآن گرفتن کامل روح
و این آیه خدا را گیرندهي روح معرفی میکند، چراکه فرشتگان الهی «2» . وظیفهي فرشتگان یا ملک الموت معرفی شده است
فرمانبرداران و مجریان دستورات الهی و واسطهي ، ص: 78 گرفتن ارواح هستند؛ پس تضادي بین دو
تعبیر نیست. 8. در برخی احادیث از امام علی علیه السلام حکایت شده که مسلمان نباید با حالت جنابت بخوابد و جز با حالت
طهارت (و وضو) به بستر نرود و هرگاه آب نیابد، تیمم کند؛ زیرا روح مؤمن به سوي خداي متعال بالا میرود و خدا او را میپذیرد
و به او برکت میدهد و هرگاه پایان عمرش فرارسیده باشد، او را درخزینههاي رحمتش قرار میدهد و اگر مرگش فرا نرسیده باشد،
9. در حدیث دیگري از امام باقر علیه السلام حکایت شده که هرگاه در شب از «1» . او را با فرشتگان امین به جسدش باز میگرداند
. آموزهها و پیامها: 1 «2» . خواب برخاستی بگو: ستایش خدا را که روح مرا به من بازگرداند تا ستایش او گویم و او را پرستش کنم
در مورد حقیقت مرگ و خواب تفکر کنید تا نشانههاي خدا را ببینید. 2. خواب برادر مرگ است؛ پس هر گاه میخوابید احتمال
بدهید که روح شما باردیگر به بدنتان بازنگردد. 3. عامل اصلی خواب ماوراي طبیعی (یعنی جدا سازي روح از بدن) است. 4. در
حالت خواب خدا روح شما را میگیرد (پس هرشب با روحی پاك در محضر خدا حاضر شوید). *** تفسیر قرآن مهر جلد
هجدهم، ص: 79 قرآن کریم در آیات چهل و سوم و چهل و چهارم سورهي زمر به صفات شفاعتگران و شفاعت خدا اشاره میکند
و میفرماید: 43 و 44 . أمِ ا تَّخَ ذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ شُفَعَاءَ قُلْ أوَ لَوْ کَ انُوا لا یَمْلِکُونَ شَیْئاً وَلا یَعْقِلُونَ* قُلْ للَّهِ الشَّفَاعَۀُ جَمِیعاً لَهُ مُلْکُ
آیا (از آنان شفاعت میطلبید) و گرچه » : السَّمَوَاتِ وَالأرْضِ ثُمَّ إلَیْهِ تُرْجَعُونَ بلکه آیا شفاعتگرانی غیر از خدا برگزیدهاند؟! بگو
تمام شفاعت فقط از آنِ خداست، که فرمانروایی آسمانها و زمین تنها » : بگو «!؟ هرگز مالک چیزي نیستند و خردورزي نمیکنند
نکتهها و اشارهها: 1. یکی از بهانههاي مشرکان آن بود که میگفتند: ما «. از آن اوست؛ سپس فقط به سوي او بازگردانده میشوید
بتها و معبودانمان را میپرستیم تا نزد خدا براي ما شفاعت کنند، و قرآن در این آیه به این بهانهي آنان پاسخ داده است که چگونه
صفحه 27 از 132
موجودي که مالک هیچ چیزنیست و تفکر نمیکند، میتواند شفاعتگر شما باشد. 2. در این آیه به دو ویژگی شفاعتگران اشاره
شده است: الف) شفاعت کننده باید مالک و مسلّط بر چیزي باشد. ب) شفاعتگر باید درك و شعور داشته باشد تا بتواند تفکر کند.
و بت سنگی و چوبی که مالک و قادر و متفکر نیست، نمیتواند چیزي را بفهمد تا در مورد آن شفاعت کند و اگر هم (برخی
معبودان، مثل جنیان و فرشتگان، درك و شعور داشته باشند) بدون اجازهي خدا مالک چیزي نیستند تا بتوانند شفاعت کسی را
3. در این آیات بیان شده که همهي شفاعتها فقط از آن خداست؛ چراکه حقیقت شفاعت همان توسّل به نامهاي نیک «1» . بکنند
خدا و صفات او همچون رحمانیت و غفاریت اوست؛ بنابراین هرگونه شفاعت به ذات پاك او باز میگردد. تفسیر قرآن مهر جلد
4. این آیات به معناي نفی شفاعت معبودان دروغین مشرکان است، اما اصل شفاعت و شفاعتگران را نفی هجدهم، ص: 80
نمیکند؛ چون برخی افراد همچون پیامبران و اولیاي الهی میتوانند با رخصت الهی شفاعت کنند، همان طور که در برخی آیات
5. در این آیات به دو علت براي انحصار شفاعت در خدا اشاره شده است: اول آن که او مالک و «1» . بدین مطلب اشاره شده است
فرمانرواي آسمانها و زمین است؛ پس میتواند در مورد مخلوقات خود شفاعت کند و دوم آن که همهي انسانها به سوي خدا
بازمیگردند؛ پس فقط او میتواند در مورد شفاعت آنان تصمیم بگیرد. 6. جملهي اخیر آیات در مورد بازگشت همگان به سوي
خدا، میتواند اشاره به دلیل دوم شفاعت خدا باشد، یا اشاره به شفاعت در آخرت و یا تهدیدي براي مشرکان که در آخرت
نتیجهي اعمال خود را میبینند. البته مانعی ندارد که هرسه معنا مقصود آیه باشد. آموزهها و پیامها: 1. به دنبال شفاعتگرانی بروید
که مالک و متفکر باشند. 2. تصمیمگیرنهایی در مورد شفاعت، خداست. 3. از بتها و معبودان بیخرد، انتظار شفاعت نداشته
باشید. *** قرآن کریم در آیهي چهل و پنجم و چهل و ششم سورهي زمر به واکنش منفی کافران در برابر نام خدا اشاره میکند و
میفرماید: 45 و 46 . وَإذَا ذُ کِرَ اللَّهُ وَحْدَهُ اشْمَأزَّتْ قُلُوبُ الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ وَإذَا ذُکِرَ الَّذِینَ مِنْ دُونِهِ إذَا هُمْ یَسْتَبْشِرُونَ* قُلِ
اللَّهُمَّ فَاطِرَ السَّمَوَاتِ وَالأرْضِ عَالِمَ الغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ أ نْتَ تَحْکُمُ بَیْنَ عِبَادِكَ فِی مَا کَانُوا فِیهِ یَخْتَلِفُونَ ،
ص: 81 و هنگامی که خدا به یگانگی یاد میشود، دلهاي کسانی که به آخرت ایمان نمیآورند متنفّر میشود؛ و چون کسانی که
خدایا! [اي شکافنده (و آفریننده) ي آسمانها و » : غیر از او هستند یاد شوند، ناگهان آنان شادي میکنند (و مژده میدهند). بگو
نکتهها و اشارهها: «. زمین! داناي نهان و آشکار! تو در بین بندگانت در مورد آنچه در بارهي آن اختلاف میکردند داوري میکنی
1. در این آیات به برخوردهاي دوگانهي مشرکان با نام خدا وغیر خدا اشاره شده است. انسان گاهی چنان با زشتیها خو میگیرد و
از پاکیها بیگانه میگردد که از شنیدن نام حق ناراحت میشود و از شنیدن نام باطل مسرور. آري؛ حالت افراد متعصب، جاهل و
لجوج در طول تاریخ چنین است. 2. سرچشمهي بدبختی مشرکان دو چیز است: الف) از نام خدا روي گرداناند؛ ب) به آخرت
ایمان ندارند. 3. در برخی احادیث این آیه را به کسانی تفسیر کردهاند که از شنیدن فضایل اهلبیت علیهم السلام یا از پیروي
البته روشن است که یاد پیامبر صلی الله علیه و آله و اهل بیت علیهم السلام ما را به یاد خدا «1» . مکتب آنان ناراحت میشوند
میاندازد و رويگردانی از آنان ما را از خدا دور میسازد؛ بنابراین این روایات اشاره به مقدمات یاد خداست. 4. در این آیات به
پیامبر صلی الله علیه و آله دستور میدهد که روي به درگاه خدا آور و او را با نامهاي نیکو، همچون فاطر، عالم و حاکم بخوان. این
مطلب آموزهاي براي همهي مؤمنان است که برخلاف مشرکان، خدا را با عشق و ایمان عمیق بخوانند و نامهاي او را بر زبان جاري
5. در این آیات به نوعی به مشرکان هشدار داده شده که داور نهایی در رستاخیز کنند. ، ص: 82
خداي متعال است؛ او که خالق همه چیز و آگاه از اسرار مردم است دربارهي اختلافات آنان داوري خواهد کرد و در آن جاست که
مشرکان به اشتباهات خود پی میبرند و محکوم میشوند و راهی دوزخ میگردند. آموزهها و پیامها: 1. از نشانههاي افراد بیایمان،
. آن است که از یاد خدا بیزار، ولی از یاد غیر خدا مسرورند. 2. اگر معادباورید، در برابر نام و یاد خدا واکنش مثبت نشان دهید. 3
با خدا مناجات کنید و نامهاي مقدّس او را بر زبان جاري سازید. 4. آفرینشگر آگاه جهان، داور مردم نیزهست. *** قرآن کریم در
صفحه 28 از 132
آیات چهل و هفتم و چهل و هشتم سورهي زمر به سرنوشت ستمکاران در رستاخیز و آشکار شدن حقایق در آن صحنه اشاره
میکند و میفرماید: 47 و 48 . وَلَوْ أنَّ لِلَّذِینَ ظَلَمُوا مَا فِی الأرْضِ جَمِیعاً وَمِثْلَهُ مَعَهُ لَافْتَدَوْا بِهِ مِنْ سُوءِ العَذَابِ یَوْمَ القِیَامَۀِ وَبَدَا لَهُمْ مِنَ
اللَّهِ مَا لَمْ یَکُونُوا یَحْتَسِبُونَ* وَبَدَا لَهُمْ سَیِّئَاتُ مَا کَسَبُوا وَحَاقَ بِهِمْ مَا کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤُونَ و اگر (برفرض) براي کسانی که ستم کردند،
تمام آنچه در زمین است، و همانندش با آن باشد، حتماً آن را (براي نجات خود) از عذابِ بدِ روز رستاخیز تاوان میدهند! و از
[جانب خدا براي آنان آنچه را هرگز نمی پنداشتند آشکار شود. و بديهاي آنچه کسب کردند برایشان آشکار میشود و آنچه آن
معناي وسیعی دارد « ظُلم » . را ریشخند میکردند آنان را فرو میگیرد. ، ص: 83 نکتهها و اشارهها: 1
که شامل ظلم به دیگران و به خویشتن (همچون شرك) میشود. 2. در این آیات اشاره شده که در رستاخیز معاملهاي صورت
نخواهد گرفت؛ ستمکاران حاضرند که دو برابر آنچه در زمین است بدهند تا از آتش دوزخ نجات یابند، ولی مجازات رستاخیز
خریدنی نیست. 3. ستمکاران در رستاخیز عذابهایی را میبینند که هرگز به فکرشان خطور نمیکرد و در آن جاست که از خواب
غفلت و غرور بیدار میشوند. 4. اعمال ستمکاران در رستاخیز تجسّم مییابد و کارهاي بدشان در برابر چشم آنها ظاهر میشود و
عذابهایی را که شوخی میپنداشتند به واقعیت میپیوندد و درهاي نجات به روي آنان بسته میشود. آموزهها و پیامها: 1. رستاخیز
روز معامله و فدا دادن نیست. 2. در رستاخیز ستمکاران هیچ راه فراري ندارند. 3. در رستاخیز اعمال ستمکاران دامن آنها را خواهد
گرفت. 4. عذاب الهی را شوخی نگیرید، که در قیامت تحقق خواهد یافت. *** قرآن کریم در آیات چهل و نهم تا پنجاه و یکم
.51 - سورهي زمر به آزمایشگري خدا به وسیلهي نعمتها و غفلت بدکاران و فرجام عذابآلود آنان اشاره میکند و میفرماید: 49
فَإذَا مَسَّ الإنْسَانَ ضُ رٌّ دَعَانَا ثُمَّ إذَا خَوَّلْنَاهُ نِعْمَ ۀً مِنَّا قَالَ إنَّمَا اوتِیتُهُ عَلَی عِلْمٍ بَلْ هِیَ فِتْنَۀٌ وَلَکِنَّ أکْثَرَهُمْ لا یَعْلَمُونَ* قَدْ قَالَهَا الَّذِینَ مِنْ
قَبْلِهِمْ فَمَ ا أغْنَی عَنْهُمْ مَا کَ انُوا یَکْسِبُونَ* فَأصَ ابَهُمْ سَیِّئَاتُ مَا کَسَ بُوا وَالَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْ هَؤُلَاءِ سَیُصِ یبُهُمْ سَیِّئَاتُ مَا کَسَ بُوا وَمَا هُمْ
بِمُعْجِزِینَ ، ص: 84 و هنگامی که انسان را زیان (و رنج) ي برسد، ما را میخواند، سپس هنگامی که
بلکه آن آزمایشی ؛«. آن (نعمت) فقط بر اساس دانشی (که داشتهام) به من داده شد » : نعمتی از جانب خود به او عطا کنیم، میگوید
است و لیکن بیشترشان نمیدانند. به یقین، کسانی که پیش از آنان بودند (نیز) آن را گفتند، و [لی آنچه کسب میکردند، (عذاب
الهی را) از آنان دفع نکرد. و بديهاي آنچه کسب کردند به آنان در رسید؛ و کسانی از آن (کافر) ها که ستم کردند، به زودي
بديهاي آنچه کسب کردند به آنان در میرسد؛ در حالی که آنان عاجز کننده (ي خدا) نیستند. نکتهها و اشارهها: 1. در این آیه
«1» . هاي تربیت نایافته بیان شده است؛ انسانهاي بدکاري که گرفتار شرك شده، و به خود و دیگران ستم میکنند « انسان » حالات
2. انسانها براساس فطرت خدا شناس خود، هنگامی که گرفتار مشکلات میشوند، به درگاه الهی روي میآورند و از خدا کمک
«2» میخواهند، ولی هنگامی که خدا به آنان نعمت میدهد، گرفتار غفلت و غرور میشوند و سپاس نعمتهاي الهی را نمیگزارند
3. نعمتهاي الهی به واسطهي اسبابی «3» . و خود را در به دست آوردن نعمت مستقل میبینند و آن را نتیجهي علم خود میشمارند
همچون علم، مهارت و قدرت بدنی به انسانها میرسد، ولی خود این اسباب نیز نعمتهاي الهی است و انسان مالک مستقل
4. برخی از افراد و اقوام پیشین هیچکدام نیست و باید براي هرکدام شکر خدا را به جا آورد. ، ص: 85
نیز گرفتار غفلت و غرور شدند و نعمتهاي خدا را به خود نسبت دادند. این مطلب شاید اشاره به سخنان قارون باشد که در آیهي
78 سورهي قصص گذشت. او نیز میگفت این ثروت بر اساس علم خودم به من داده شده است. 5. نعمتها و اموالی که خدا به
انسانها عطا میکند براي آزمایش آنان است، ولی بیشتر مردم از این حقیقت آگاهی ندارند و از این رو گرفتار غفلت و غرور و
ناسپاسی میشوند. 6. سخنان قارونها و انسانهاي ناسپاس نتوانست جلوي عذاب الهی را بگیرد و بدکاران ستمکار درگذشته
گرفتار عذاب الهی در دنیا شدند و مخالفان اسلام نیز منتظر چنین سرنوشت عذابآلودي باشند. 7. عذاب الهی نتیجه و عکس
العمل کارهاي انسانهاست و بدکاري و ستمکاري افراد باعث نزول بلا و عذاب برآنان میشود. آموزهها و پیامها: 1. همان طور که
صفحه 29 از 132
در مشکلات به یاد خدا هستید، در هنگام نعمت و راحتی نیز به یاد او باشید. 2. نعمتها را مستقلًا از خود ندانید (بلکه آنها را
نعمتهاي الهی بدانید و سپاس آنها را به جا آورید). 3. نعمتهاي الهی مایهي آزمایش شماست (که ببینید کدامیک از شما
سپاسگزار خواهید بود). 4. اکثریت انسانهاي ناسپاس از حقایق بیاطلاعاند. 5. ناسپاسی انسانهاي ثروتمند و صاحب نعمت
. پیشینهاي تاریخی و بیثمر دارد. 6. ستمکاران نا سپاس نتیجهي اعمال بد خود را خواهند دید، همان طور که گذشتگان دیدند. 7
تلاشها و سخنان ستمکاران و بدکاران نمیتواند جلوي عذاب الهی را بگیرد. *** ، ص: 86 قرآن
کریم در آیهي پنجاه و دوم سورهي زمر به نشانههاي حکمت خدا در مورد تقسیم رزق و تفاوت انسانها در زمینهي اقتصادي اشاره
میکند و میفرماید: 52 . أوَ لَمْ یَعْلَمُوا أنَّ اللَّهَ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشَاءُ وَیَقْدِرُ إنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ و آیا ندانستند که خدا
روزي را براي هرکس بخواهد (و شایسته بداند) گسترده میسازد و تنگ میگرداند؟! قطعاً در آن [ها] نشانههایی است براي
گروهی که ایمان میآورند. نکتهها و اشارهها: 1. در آیات پیشین بیان شد که وقتی خدا به انسانهاي غافل و ناسپاس نعمت
میدهد، آن را از خود میدانند و در این آیه به آنان هشدار میدهد که کم و زیاد شدن نعمتها و رزقها به دست خداست، پس
و به انسانها گوشزد میکند «1» چگونه آن را مستقلًا از خود میدانید؟! 2. مشابه این آیه در سورههاي متعدد قرآن کریم آمده است
. که رزق به دست خداست و اوست که براساس مصلحت آن را کم و زیاد میکند و این نشانهاي از قدرت و حکمت خداست. 3
تفاوتهاي مردم در زمینهي اقتصادي (در قلمروي که مربوط به ستم، استعمار و استثمار نمیشود) به خواست خداست و ممکن
است چند حکمت و فلسفه داشته باشد: الف) این تفاوتها نوعی امتحان ثروتمندان و فقراست که به وسیلهي آن روح گذشت و
استقامت در آنان پرورش مییابد. ب) عدم گسترش رزق مصلحت برخی از مردم است؛ اگر برخی از مردم تفسیر قرآن مهر جلد
هجدهم، ص: 87 بینیاز شوند، راه سرکشی در پیش میگیرند. ج) این گسترش و تنگی رزقها بر اساس حکمت خداست؛ یعنی
حکمت خدا اقتضا میکند که هر کس تلاش بیشتري کند، روزياش زیاد شود و هر کس کوشش کمتري کند درآمد کمتري
4. مضمون این آیه جبر نیست، بلکه بیان حکمت تفاوتهاست؛ یعنی حکمت الهی اقتضا میکند که بر اساس «1» . داشته باشد
تلاشها و استعدادهاي متفاوت، رزقها را گسترش دهد یا تنگ کند، ولی کسی را مجبور نمیسازد که تلاش کمتر یا بیشتر
معناي وسیعی دارد که شامل هرگونه رزق مادي و معنوي میگردد هر چند ممکن است در این آیه با توجه به « رزق » . بنماید. 5
سیاق آیات قبل، رزق مادي مقصود باشد. آموزهها و پیامها: 1. نشانههاي (حکمت و آزمایش) خدا را در تفاوت رزق مردم ببینید.
2. به نعمتهاي خود مغرور نشوید که رزق به دست خداست. ***
امید بخش ترین آیه قرآن
قرآن کریم در آیات پنجاه و سوم تا پنجاه و پنجم سورهي زمر به گناهکاران امید میدهد و آنان را به سوي سه برنامهي سازنده
55 . قُلْ یَا عِبَادِ الَّذِینَ أسْرَفُوا عَلَی أ نْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَ ۀِ اللَّهِ إنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعاً إنَّهُ هُوَ - فرامیخواند و میفرماید: 53
الغَفُورُ الرَّحِیمُ* وَأنِیبُوا إلَی رَبِّکُمْ وَأسْلِمُوا لَهُ مِنْ قَبْلِ أنْ یَأتِیَکُمُ العَذَابُ ثُمَّ لا تُنْ َ ص رُونَ* وَاتَّبِعُوا أحْسَنَ مَا ا نْزِلَ إلَیْکُمْ مِنْ رَبِّکُمْ مِنْ
اي بندگان من که در مورد خودتان زیاده » : قَبْلِ أنْ یَأتِیَکُمُ العَذَابُ بَغْتَۀً وَأ نْتُمْ لا تَشْعُرُونَ ، ص: 88 بگو
روي کردهاید! از رحمت خدا ناامید نشوید؛ [چرا] که خدا تمام آثار (گناهان) را می آمرزد؛ که تنها او بسیار آمرزنده [و] مهرورز
است. و به سوي پروردگارتان بازگردید و تسلیم او شوید، پیش از آنکه عذاب به سراغ شما آید؛ سپس یاري نخواهید شد. و از
نیکوترین چیزي که از جانب پروردگارتان به سوي شما فرو فرستاده شده پیروي کنید، پیش از آنکه ناگهان عذاب به سراغ شما
شأن نزول: حکایت کردهاند که آیهي فوق در مورد اهل مکه نازل شده «! آید، در حالی که شما (با درك حسی) متوجه نمیشوید
که میگفتند: محمد صلی الله علیه و آله فکر میکند هرکس بت بپرستد یا قتل انجام دهد، هرگز بخشیده نمیشود ولی در همان
صفحه 30 از 132
حال به ما میگوید مسلمان شوید، در حالی که ما بت پرستیده و قتل انجام دادهایم. آیهي فوق بدین مناسبت فرود آمد و راه توبهي
نکتهها و اشارهها: 1. برخی مفسران آیهي پنجاه و سوم سورهي زمر را امید بخشترین آیهي قرآن براي «1» . آنان را باز کرد
. حافظ) 2 ) « نومید کی توان بود از لطف لایزالی » : آري «2» . گناهکاران دانستهاند؛ چرا که وعدهي آمرزش همهي گناهان را میدهد
، «3» . در حدیثی از امام علی علیه السلام روایت شده که در قرآن آیهاي وسیعتر از آیهي فوق نیست
گناهکاران را مورد خطاب قرار داده، همه را به بازگشت به سوي « بندگان من » 3. این آیه بیانی محبتآمیز دارد و با تعبیر ص: 89
دعوت میکند که خود لطفی دیگراست. صفت غفور و رحیم خدا نیز اشارهي محبت آمیز دیگري است. 4. در این « پروردگارشان »
با عنوان کسانی که در مورد خودشان اسراف کردهاند یاد میکند، چراکه گناه و ستم، نوعی اسراف و اتلاف « گناهکاران » آیه از
چراکه رحمت الهی همهي «1» ؛ سرمایهي عمر و استعدادها است. 5. در این آیه تأکید شده است که از رحمت الهی مأیوس نشوید
جهان و موجودات را فراگرفته و او خودش شما را به سوي خود فرا میخواند و وعدهي آمرزش همهي گناهانتان را میدهد. طمع ز
فیض کرامت مَبُر که خُلق کریم گُنه ببخشد و بر عاشقان ببخشاید (حافظ) 6. در این آیه، وعدهي آمرزش همهي گناهان را با دو
تأکید داده است؛ یعنی به وسیلهي توبه، تمام گناهان، حتی شرك بخشیده میشود. البته در برخی آیات قرآن اشاره شده که اگر
7. وعدهي بخشش گناهان دو شرط دارد: الف) «2» . کسی مشرك باشد (و با همان حال و بدون توبه از دنیا برود) بخشیده نمیشود
انسان توبه کند و به سوي خدا بازگردد (و دیگر به سوي گناه باز نگردد)؛ ب) تسلیم دستورات الهی شود (و در عمل صداقت خود
8. در حدیثی از پیامبر صلی الله علیه و آله حکایت را نشان دهد و به جبران گذشته بپردازد). ، ص: 90
9. مقصود از بهترین چیزي که از طرف پروردگار «1» . شده که توبه کننده از گناه همانند کسی است که هیچ گناهی نکرده است
براي ما فرود آمده است، چیست؟ بهترین چیز قرآن کریم است که در آیهي 23 همین سوره از آن با عنوان بهترین سخن یاد شده
است. برخی از مفسران نیز احتمال دادهاند که مقصود دستورات الهی باشد که بهترین آنها واجبات و مستحبات است که بر امور
. البته این دو تفسیر باهم منافاتی ندارند؛ چون قرآن نیز شامل دستورات الهی است. آموزهها و پیامها: 1 «2» . جایز ومباح برتري دارد
ناامیدي در دین راه ندارد. 2. گناه نوعی زیادهروي در سرمایههاي وجود خویش است. 3. لطف خدا شامل همهي گناهکاران
میشود. 4. توبه، تسلیم و پیروي از وحی (قرآن) سه برنامهي سازنده است که زمینهساز بخشش و رحمت الهی است. 5. عذاب
ناگهانی الهی در راه است، پس قبل از فرارسیدن آن فکري به حال خود بکنید. 6. هر چند همهي دستورات الهی نیکو است، با
توجه به کمبود فرصت، در بین دستورات الهی، نیکوترین آنها را انتخاب کنید. *** ، ص: 91 قرآن
کریم در آیات پنجاه و ششم تا پنجاه و نهم سورهي زمر به پشیمانیهاي رستاخیز و راه جلوگیري از آنها اشاره میکند و میفرماید:
59 . أنْ تَقُولَ نَفْسٌ یَا حَسْرَتَا عَلَی مَا فَرَّطْتُ فِی جَنْبِ اللَّهِ وَإنْ کُنْتُ لَمِنَ السَّاخِرِینَ* أوْ تَقُولَ لَوْ أنَّ اللَّهَ هَدَانِی لَکُنْتُ مِنَ -56
المُتَّقِینَ* أوْ تَقُولَ حِینَ تَرَي العَذَابَ لَوْ أنَّ لِی کَرَّةً فَأکُونَ مِنَ المُحْسِنِینَ* بَلَی قَدْ جَاءَتْکَ آیَاتِی فَکَذَّبْتَ بِهَا وَاسْتَکْبَرْتَ وَکُنْتَ مِنَ
اي افسوس بر من که در جانب (دستورات) خدا » : الکَافِرِینَ (اینها به خاطر آن است) که مبادا شخصی (در روز رستاخیز) بگوید
اگر (برفرض) خدا مرا راهنمایی میکرد، حتماً از » : یا بگوید «! کوتاهی کردم، و در واقع، (من) از ریشخندکنندگان بودم
«! کاش براي من بازگشتی [به دنیا] بود، تا از نیکوکاران میشدم » : یا هنگامی که عذاب را میبیند، بگوید «. خودنگهداران میبودم
. آري، به یقین، نشانههاي من به سراغ تو آمد، و [لی آنها را دروغ انگاشتی و تکبّر ورزیدي و از کافران بودي. نکتهها و اشارهها: 1
در آیات پیشین به گناهکاران امید بخشش و رحمت داد شده و براي نجات آنان سه برنامهي سازندهي توبه، تسلیم و پیروي از وحی
(قرآن) پیشنهاد شده است، تا در رستاخیز گرفتار پشیمانی نشوند و درخواست بازگشت به دنیا را نکنند. آري؛ قرآن صحنههاي
پشیمانی رستاخیز و سخنان و درخواستهاي مردم در آن روز را هم اکنون به تصویر میکشد تا ما بتوانیم انتخاب آگاهانه و
در اصل به معناي برهنه کردن و کنار زدن لباس است و از آن ، « حَسرَت » . صحیحی داشته باشیم. 2
صفحه 31 از 132
به آن حسرت گویند که در این آیات اشاره به افسوس و حسرت «1» ، ص: 92 جا که در هنگام پشیمانی پردههاي جهل کنار میرود
در اصل به معناي پهلو و کنار است و در این جا مقصود هرچیزي است که در ناحیه و جانب خدا « جَنْب » . بزرگ رستاخیز است. 3
قرار میگیرد، همچون دستورات و کتابهاي آسمانی او. آري؛ در رستاخیز گناهکاران پشیمان میشوند که چرا در مورد دستورات
امام علی علیه السلام و « جَنْبُ اللَّه » الهی کوتاهی کردند. 4. در برخی احادیث از اهل بیت علیهم السلام حکایت شده که مقصود از
البته اینگونه احادیث مصداقهاي روشن آیه را بیان میکنند؛ زیرا مکتب و دستورات ائمه علیهم السلام «2» . امامان بعد از او هستند
همان دستورات الهی است و مخالفت با آنها مخالفت با خداست. 5. در این آیات تأکید شده که گناهکاران در دنیا دستورات الهی
و کتابهاي آسمانی را شوخی میپنداشتند، و همین مطلب موجب غفلت، جهل و انحراف آنان شد. 6. کافران با مشاهدهي عذاب
الهی تقاضاي باز گشت به دنیا را براي انجام کارهاي نیک مطرح میکنند، ولی به آنان گوشزد میشود که قبلًا آیات الهی به سراغ
شما آمد ولی تکبّر ورزیدید و تکذیب کردید و کافر شدید. ، ص: 93 آري؛ تکبّر آنان ریشهي
تکذیب گري و تکذیب عامل کفر آنان شد. 7. در آیات متعدد قرآن تقاضاي بازگشت کافران از رستاخیز به دنیا مطرح شده است،
ولی این درخواست رد میشود؛ زیرا هدف از آمدن در دنیا اطلاع از آیات الهی و عمل به آنها و یا اتمام حجّت برآنهاست که «1»
همهي اینها در دنیا انجام شده است و از آن جا که کافران لجوج هستند، اگر بار دیگر به دنیا بازگردند، بازهم همان کارها را
آموزهها و پیامها: 1. قبل از آن که پشیمانی روز رستاخیز فرارسد (به سوي خدا بازگردید و) از هدایت و «2» . تکرار میکنند
دستورات الهی استفاده کنید و نیکو کار شوید. 2. پشیمانی رستاخیز در انتظار ریشخند کنندگان و کوتاهی کنندگان در مورد
دستورات الهی و دوري گزینان از هدایت و نیکوکاري است. 3. هم اکنون کار خیر انجام دهید که روزي، آرزوي بازگشت به دنیا
و انجام کار نیک میکنید، ولی دیگر سودي نخواهد داشت. 4. به تکذیبگران مستکبر، فرصت دوباره داده نمیشود. *** قرآن
.61 - کریم در آیات شصتم و شصت و یکم سورهي زمر به فرجام مستکبران و پارسایان در رستاخیز اشاره میکند و میفرماید: 60
وَیَوْمَ القِیَامَۀِ تَرَي الَّذِینَ کَ ذَبُوا عَلَی اللَّهِ وُجُوهُهُمْ مُسْوَدَّةٌ أ لَیْسَ فِی جَهَنَّمَ مَثْويً لِلْمُتَکَ بِّرِینَ* وَیُنَجِّی اللَّهُ الَّذِینَ اتَّقَوا بِمَفَازَتِهِمْ لا
یَمَسُّهُمُ السُّوءُ وَلا هُمْ یَحْزَنُونَ و روز رستاخیز کسانی را که برخدا دروغ بستند میبینی، در حالی که چهرههایشان سیاه است؛ آیا در
جهنّم جایگاهی براي متکبّران نیست؟! و خدا کسانی را که خود نگهداري می کنند، با کامیابیشان نجات میدهد؛ تفسیر قرآن مهر
جلد هجدهم، ص: 94 در حالی که نه بدي به آنان میرسد و نه آنان اندوهگین میشوند. نکتهها و اشارهها: 1. یکی از روشهاي
تربیتی قرآن آن است که سرنوشت گروههاي نیک و بد را در برابر هم به تصویر میکشد، تا مخاطبان قرآن بتوانند آگاهانه راه خود
را برگزینند؛ و در این آیات فرجام عذابآلود متکبران دروغساز و فرجام نیک پارسایان بیان شده است. 2. مقصود از دروغ بستن
به هرانسان « مستکبر » . برخدا، معناي گستردهي آن، یعنی شریک قرار دادن و ادعاي فرزند داشتن خدا یا هر دروغ دیگر است. 3
خودبرتربین اطلاق میشود، ولی در این جا بیشتر مقصود کسانی هستند که در برابر پیامبران و آیات الهی تکبّر ورزیده، از پذیرش
حق سرباز زدند. 4. سیاه شدن روي دروغسازان در رستاخیز، تعبیري کنایی است؛ یعنی سیهرویی آنان نشانهي خواري و رسوایی
آنان است. آري؛ در قیامت اسرار نهان و قلب تاریک دروغگویان آشکار میشود و آنان را سیهروي میسازد. 5. در برخی از
احادیث اهلبیت علیهم السلام حکایت شده که مقصود از دروغسازان سیاهروي در آیهي فوق کسانی هستند که ادعاي امامت
البته ادعاي دروغین امامت نوعی نسبت «1» . میکنند، در حالی که امام نیستند، هر چند از نسل علی و فاطمه علیهما السلام باشند
دروغ به خداست؛ چون امام را خدا معین میکند. 6. در برخی احادیث، ذیل این آیه از امام صادق علیه السلام روایت شده که
هرکس حدیثی از ما حکایت کند، روز رستاخیز از او پرسش میکنیم اگر راست گفته باشد، (سخن حقّی را) به راستی به خدا و
پیامبرش نسبت داده است و اگر برما دروغ بسته باشد، برخدا و پیامبرش دروغ بسته است؛ چون ما وقتی حدیثی میگوییم، از کسی
، ص: 95 آموزهها و پیامها: 1. دروغسازان، در رستاخیز، «2» . نقل نمیکنیم جز خدا و پیامبرش
صفحه 32 از 132
سیاهروي میشوند (شما از آنها نباشید). 2. تکبّر و دروغسازي عامل عذاب است (پس از آنها دوري گزینید). 3. پارسایی عامل
نجات و رستگاري است (پس شما نیز پارسا باشید). 4. تقوا، بديها و غمها را از انسان دورمیسازد. 5. با مقایسهي سرنوشت
متکبران و پارسایان راه خود را انتخاب کنید. *** قرآن کریم در آیات شصت و دوم و شصت و سوم سورهي زمر به برخی صفات
خدا و اقسام توحید و زیانکاري کافران اشاره میکند و میفرماید: 62 و 63 . اللَّهُ خَالِقُ کُلِّ شَیْءٍ وَهُوَ عَلَی کُلِّ شَیْءٍ وَکِیلٌ* لَهُ مَقَالِیدُ
السَّمَوَاتِ وَالأرْضِ وَالَّذِینَ کَفَرُوا بِآیَاتِ اللَّهِ اوْلَئِکَ هُمُ الخَاسِرُونَ خدا آفرینندهي همه چیز است و او بر هرچیزي کارساز است.
. کلیدهاي آسمانها و زمین فقط از آنِ اوست؛ و کسانی که به آیات خدا کفر ورزیدند، تنها آنان زیانکارند. نکتهها و اشارهها: 1
در این آیات به سه قسم توحید، یعنی توحید در خالقیت، توحید در ربوبیت و توحید در مالکیت اشاره شده است. 2. مشرکان
توحید در خالقیت را قبول داشتند و آفرینندهي جهان را اللَّه میدانستند، اما در مورد توحید در ربوبیّت گرفتار انحراف شده بودند و
گاهی بتها را حافظ و مدبّر کارها میدانستند و در مشکلات به آنها پناه میبردند. ولی قرآن با بیان آیهي فوق اشاره دارد که تدبیر
و حفظ جهان به دست کسی است که آن را آفریده است و توحید در ربوبیّت در راستاي ، ص: 96
به آن « کارساز » که در مورد خدا میتوان با عنوان «1» به معناي کفیل، حافظ و مدبّر میآید « وکیل » . توحید در خالقیت است. 3
اشاره کرد. 4. مقصود از این که خدا همه چیز را آفریده است، آن است که جهان و انسان و حتی اعمال ما مخلوق خداست، ولی
این به معناي جبر نیست؛ زیرا از طرفی قدرت، عقل و ابزار کار و آزادي اراده را خدا به ما داده است، پس کارهاي ما منسوب به
خدا و مخلوق اوست. و از طرف دیگر، ما در اعمال خود آزاد هستیم و با ارادهي خویش کار انجام میدهیم پس کارهاي ما
به « مَقالید » . منسوب به ماست و ما در برابر آنها مسئولیم و به اصطلاح، ارادهي انسان در طول ارادهي خدا است، نه در عرض آن. 5
ست و تعبیر کلیدهاي آسمانها و زمین، کنایه از مالکیت و سلطهي خداست. و این تعبیر اشاره به توحید در مالکیت « کلیدها » معناي
کلید فتح اقالیم در خز این اوست کسی به قوّت بازوي خویش نگشادست «2» . و حاکمیت یا توحید در تدبیر و ربوبیت است
(سعدي) 6. مقصود از زیانکاري کافران چیست؟ زیانکاري کافران از آن جهت است که آنان خداي واحد را که سرچشمهي
همهي برکات است و کلیدهاي تدبیر جهان به دست اوست رها کرده، به سراغ معبودهاي ناتوان رفته و مشرك شدهاند. آري؛
کسانی که همهي سرمایههاي وجودي و استعدادهاي انسانی خود ، ص: 97 را در راه کفر از دست
میدهند، گرفتار زیان میگردند. آموزهها و پیامها: 1. با شناخت صفات و افعال خدا، خداشناستر شوید. 2. آفرینشگري، وکالت و
حاکمیت جهان به دست خداست (پس فقط او را بپرستید). 3. کلیدهاي تدبیر جهان به دست خداست (پس به سراغ غیر او نروید
که زیانکاري است). 4. انکار و کفر نسبت به آیات الهی زیانکاري در پی دارد. *** قرآن کریم در آیات شصت و چهارم تا
66 . قُلْ أ فَغَیْرَ اللَّهِ تَأمُرُونَنِی - شصت و ششم سورهي زمر به نقش شرك در نابودي اعمال و زیانکاري اشاره میکند و میفرماید: 64
أعْبُدُ أ یُّهَا الجَاهِلُونَ* وَلَقَدْ اوحِیَ إلَیْکَ وَإلَی الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکَ لَئِنْ أشْرَکْتَ لَیَحْبَطَنَّ عَمَلُکَ وَلَتَکُونَنَّ مِنَ الخَاسِرِینَ* بَلِ اللَّهَ فَاعْبُدْ
و به یقین، به سوي تو و به سوي کسانی «!؟ اي نادانان! پس آیا به من فرمان میدهید که غیر خدا را بپرستم » : وَکُنْ مِنَ الشَّاکِرِینَ بگو
که پیش از تو بودند، وحی شد که اگر شرك بورزي، قطعاً عملت تباه میشود و حتماً از زیانکاران خواهی بود. بلکه فقط خدا را
بپرست و از سپاسگزاران باش. نکتهها و اشارهها: 1. برخی از مشرکان و کافران گاهی پیامبر صلی الله علیه و آله را به پرستش و
احترام معبودان خود فرا میخواندند و یا از او میخواستند که از انتقاد نسبت به بتها بپرهیزد اما این آیات به طور صریح به آنان
پاسخ منفی میدهند و دعوت به شرك را کاري جاهلانه معرفی میکنند. 2. شرك و دعوت به آن، کاري جاهلانه است؛ چراکه
اگر کسی خدا و صفات او را بشناسد و جایگاه واقعی و والاي انسان را دریابد، در برابر بت ، ص: 98
کرنش نمیکند و شرك نمیورزد؛ پس شرك ریشه در جهل بشر دارد. 3. در این آیات بیان شده که شرك دو پیامد خطرناك
دارد: الف) موجب نابودي اعمال نیک انسان میشود. ب) انسان را گرفتار زیانکاري میکند؛ چون سرمایههاي وجودي،
صفحه 33 از 132
« حَبْط » چیست؟ منظور از « حَبْط اعمال » استعدادهاي انسانی و خِرد آدمی را از کار میاندازد و به تباهی میکشد. 4. مقصود از
نابودي اعمال است؛ یعنی برخی گناهان، همچون شرك، مثل آتش سوزانی تمام محصول زندگی انسان را به آتش میکشند. به
عبارت دیگر، شرط قبولی اعمال نیک انسان، ایمان به توحید است؛ پس اگر کسی مشرك شود، همهي اعمالش تباه میشود و مورد
5. در حدیثی از پیامبر صلی الله علیه و آله روایت شده که خدا (کارهاي) همهي بندگان را محاسبه «1» . قبول خدا قرار نمیگیرد
6. چرا این آیه پیامبران الهی را در «2» . میکند، مگر کسی که به خدا شرك ورزد، که او بدون محاسبه به سوي آتش روانه میشود
مورد شرك تهدید کرده است؟ آیا ممکن است پیامبران مشرك شوند؟ پیامبران معصوم هستند و از این رو مشرك نمیشوند؛ چون
همچون پزشکی هستند که خطر سمّ را درك میکند و آن را نمیخورد (پس اختیار دارند، اما این کار را نمیکنند). اما تهدید
پیامبران در مورد شرك به منظور گوشزد کردن خطر شرك به دیگران است تا همهي مردم تکلیف خود را بدانند. تفسیر قرآن مهر
جلد هجدهم، ص: 99 آموزهها و پیامها: 1. دستور به شرك ندهید که کاري جاهلانه است. 2. شرك دو پیامد منفی دارد: اول،
نابودي اعمال نیک و دوم، زیانکاري. 3. مشرکان (سرمایههاي وجودي خود را ازدست میدهند بدون آن که چیزي در برابر آن به
دست آورند، پس) زیانکارند. 4. خدا در مورد مجازات مشرکان، حتی پیامبرانش را نیز استثنا نکرده است. 5. یگانهپرست باشید و
سپاسگزاري کنید (تا سعادتمند شوید). *** قرآن کریم در آیهي شصت و هفتم سورهي زمر به عدم شناخت کامل خدا و قدرت
خدا در رستاخیز اشاره میکند و میفرماید: 67 . وَمَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ وَالأرْضُ جَمِیعاً قَبْ َ ض تُهُ یَوْمَ القِیَامَۀِ وَالسَّمَوَاتُ مَطْوِیَّاتٌ بِیَمِینِهِ
سُبْحَ انَهُ وَتَعَالَی عَمَّا یُشْرِکُونَ و خدا را به حقیقت معرفتش نشناختند، و در روز رستاخیز تمام زمین در قبضهي (قدرت) اوست؛ و
آسمانها با دست راست (: قدرت) او درهم پیچیده شده است. او منزّه و برتر است از آنچه شریک (او) قرار میدهند. نکتهها و
اشارهها: 1. سرچشمهي شرك، عدم معرفت خداست؛ یعنی اگر کسی بداند که خدا موجودي نامحدود و خالق همه چیزاست و
تدبیر هستی به دست اوست، متوجه میشود که رقیب و همتایی براي خدا نیست و دوگانگی براي او محال است و به سوي غیر او
«1» . رونمیآورد. 2. در برخی احادیث از پیامبر صلی الله علیه و آله روایت شده که ما تو را آنچنان که حق معرفت توست نشناختیم
، ص: 100 البته معرفت خدا داراي مراحلی است که مرحلهي بالاي آن پی بردن به ذات خداست که
ممکن نیست و حدیث فوق به همین مرحله اشاره دارد، اما مراحل پایینترِ معرفت، مثل شناخت اجمالی صفات و افعال خدا براي
انسانها ممکن است، که مشرکان از همین مرحله نیز واماندهاند. 3. این آیه براي بیان قدرت خدا تعبیرات کنایی به کار برده است؛
یاد کرده است. واژهي قبضه به معناي چیزي است که در مشت میگیرند و « زمین در قبضهي اوست » یعنی از تسلّط خدا با جملهي
«. آسمانها دردست راست او درهم پیچیده شده است » : کنایه از قدرت مطلق وسلطهي کامل بر همه چیز است. و نیز فرموده است
که این تعبیر نیز کنایه از سلطهي مطلق خداست و تعبیر دست راست به خاطر آن است که غالباً افراد کارهاي مهم را با دست راست
و با قدرت بیشتري انجام میدهند. البته خدا جسم نیست و نه دست راست دارد و نه چپ و نه مشت؛ پس همهي این تعبیرات کنایه
از قدرت او در روز رستاخیز است. 4. مقصود از درهم پیچیدن آسمانها و زمین، به هم خوردن شکل کنونی جهان است که ذیل
آیهي صد و چهارم سورهي انبیاء توضیح دادیم. 5. در دنیا و آخرت، همه چیز در قبض قدرت خداست، ولی در این آیه فقط به
آخرت اشاره شده است؛ چراکه در آن روز همه چیز ظاهر میشود و همهي افراد تسلّط خدا را به روشنی درمییابند. آموزهها و
پیامها: 1. به دنبال شناخت خدا و صفات او باشید. 2 مشرکان معرفت کامل به خدا ندارند (و از این روست که به انحراف شرك در
4. آسمانها و زمین در دست افتادهاند). 3. در رستاخیز قدرت حقیقی خدا آشکار میشود. ، ص: 101
قدرت خداست. 5. خدا از هرگونه شریک مبرّا و برتر است. ***
نفخ صور چیست؟
صفحه 34 از 132
قرآن کریم در آیهي شصت و هشتم سورهي زمر به شیپور مرگآفرین و شیپور حیاتبخش در آستانهي رستاخیز اشاره میکند و
میفرماید: 68 . وَنُفِخَ فِی الصُّورِ فَ َ ص عِقَ مَنْ فِی السَّمَوَاتِ وَمَنْ فِی الأرْضِ إلَّامَنْ شَاءَ اللَّهُ ثُمَّ نُفِخَ فِیهِ اخْرَي فَإذَا هُمْ قِیَامٌ یَنْظُرُونَ و در
شیپور دمیده میشود، پس کسانی که در آسمانها و کسانی که در زمیناند مدهوش میشوند (و میمیرند)، مگر کسانی که خدا
بخواهد؛ سپس [بار] دیگر در آن (شیپور) دمیده میشود و ناگهان آنان ایستادهاند، در حالی که منتظر (حساب) هستند! نکتهها و
و در «1» . در اصل به معناي شیپور یا شاخ میان تهی است که براي اعلام حرکت وتوقف قافلهها دمیده میشود « صُور » . اشارهها: 1
این آیه از دو صداي شیپور یاد شده که یکی اعلام مرگ همهي موجودات در آستانهي رستاخیز و دیگري اعلام حیات و زنده
شدن همه در صحنهي رستاخیز است. 2. در قرآن کریم با تعبیرات متفاوتی از این فریاد عظیم مرگ آفرین و حیات بخش یاد شده
. صداي عظیم)، از آن یاد شده است. 3 ) «4» ، کوبندهي شدید) و صیحه ) «3» ، شیپور) و قارعه ) «2» ، است؛ گاهی با عنوان ناقُورا
شاخی از نور یاد شده که سوراخهایی به » حقیقت این صداي عظیم مرگآفرین براي ما روشن نیست، اما در احادیث از آن با عنوان
تفسیر قرآن مهر جلد «5» «. تعداد ارواح بندگان دارد و یا شیپوري که یک طرف آن به زمین و طرف دیگر آن به آسمان است
هجدهم، ص: 102 البته اینگونه تعبیرات به خاطر آن است که الفاظ ما گویاي حقایق ماوراي طبیعی نیست و در احادیث تلاش
شده که با الفاظ معمولی ما مطلب را توضیح دهند و معناي گستردهي آیه را بیان کنند. از تعبیرات این روایات استفاده میشود که
این فریاد عظیم از سنخ امواج صوتی معمولی نیست، بلکه امواجی همچون نور است که گاهی مرگآفرین و گاهی حیاتبخش
البته ما شبیه این امواج و نمونهي کوچک آن را امروزه در شکسته شدن امواج صوتی و ویرانگري آن و نیز ایجاد «1» . است
شوكهاي صوتی میبینیم؛ پس جاي تعجب نخواهد بود که قويتر از آنها به فرمان خدا نیز در صحنهي رستاخیز و بر اثر انفجارها و
4. در این آیه به کسانی اشارهشده که به خواست خدا، به صورت استثنایی، در رستاخیز زنده «2» . حوادث عظیم آن به وجود آید
میمانند. در احادیث و سخنان مفسران اشاره شده که این گروه جمعی از فرشتگان بزرگ، همچون جبرئیل و میکائیل و اسرافیل و
عزرائیل و نیز حاملان عرش و ارواح شهدا هستند که سرانجام این گروه نیز میمیرند (یعنی به طور موقت از فعالیت باز میمانند).
و فاصلهي آنها زیاد است. در برخی احادیث فاصلهي آن دو را چهل «4» 5. هر دو حادثه و صداي عظیم رستاخیز، ناگهانی است «3»
، ص: 103 به هر حال، هر «5» . سال مشخص کردهاند، اما معلوم نیست که معیار آن چه نوع سالی است
لحظه باید آمادهي دیدن رستاخیز باشیم و براي حضور در آن صحنهي عظیم به اصلاح خود و کارهایمان بپردازیم، همان طور که
.6 «1» .( حکایت شده امام سجاد علیه السلام در هنگام سخن گفتن از نفخ صور شدیداً گریه میکرد (و از این مسأله نگران بود
و دوم را نفخهي مرگ و سوم را نفخهي «2» برخی مفسران تعداد نفخهي صور را سه یا چهار بار دانستهاند و بار اول را نفخهي فَزَع
اما به نظر میرسد که نفخهي فَزَع یا وحشت، مقدمهي مرگ و نفخهي حضور، «3» . قیام و چهارم را نفخهي جمع و حضور میدانند
پیامد قیام است و دو نفخه بیشتر نیست. آموزهها و پیامها: 1. جهان به طرف مرگ همگانی و حیات مجدد پیش میرود. 2. برخی
موجودات از مرگ همگانی استثنا هستند. 3. هنگام برپایی رستاخیز همگان آماده و منتظر (حساب) میشوند (پس براي آن روز
آماده شوید). 4. معادشناس شوید. *** قرآن کریم در آیات شصت و نهم و هفتادم سورهي زمر به شش ویژگی رستاخیز اشاره
میکند و میفرماید: 69 و 70 . وَأشْرَقَتِ الأرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا وَوُضِعَ الکِتَابُ وَجِیءَ بِالنَّبِیِّینَ وَالشُّهَدَاءِ وَقُضِ یَ بَیْنَهُمْ بِالحَقِّ وَهُمْ لا
یُظْلَمُونَ* وَوُفِّیَتْ کُلُّ نَفْسٍ مَا عَمِلَتْ وَهُوَ أعْلَمُ بِمَا یَفْعَلُونَ ، ص: 104 و (در رستاخیز) زمین به نور
پروردگارش روشن میشود و نامه (اعمال) نهاده میشود و پیامبران و گواهان آورده میشوند و بینشان به حق داوري میشود، در
حالی که آنان مورد ستم واقع نمیشوند. و به هر شخص آنچه انجام داده است به طور کامل داده میشود؛ و او نسبت به آنچه انجام
دهند داناتر است. نکتهها و اشارهها: 1. مقصود از روشن شدن زمین با نور پروردگار چیست؟ مفسران قرآن در این مورد چند
احتمال دادهاند: الف) منظور از نور پروردگار، همان حق و عدالت است که در رستاخیز همه جا را پر میکند. ب) نوري غیر از نور
صفحه 35 از 132
خورشید است که خدا در رستاخیز میآفریند. ج) مقصود کنار رفتن حجابها و ظاهر شدن حقایق امور است. البته این تفسیرها با
هم منافاتی ندارند و ممکن است همهي آنها مقصود آیه باشد. 2. هر چند نور الهی همهي جهان را فرا میگیرد، ولی در این آیه به
زمین اشاره شده است؛ زیرا هدف اصلی بیان حال مردم روي زمین است. 3. در برخی احادیث این آیه را به قیام امام عصر (عج)
که نوعی تطبیق و تشبیه است؛ زیرا قیام امام مهدي علیه السلام نمونهاي از صحنهي رستاخیز است که عدالت «1» تفسیر کردهاند
درهمه جاگسترده میشود و نور الهی امامت همه جا را روشن میکند. 4. برخی مفسران برآناند که مقصود از گواهان رستاخیز،
نیکان، پاکان عادل همهي امتها و شهیدان و امامان معصوم و فرشتگان و اعضاي بدن و حتی مکان و زمان هستند، که شاهد اعمال
5. هر چند خدا از همهي اعمال بندگان ، ص: 105 «2» . انسانهایند و در محضر خدا گواهی میدهند
آگاه است، اما با این حال گواهانی را در رستاخیز میآورد تا تأکیدي به عدالت او باشد و این نوعی لطف و اتمام حجّت است.
آموزهها و پیامها: 1. رستاخیز روز نورانی شدن جهان است. 2. در دادگاه رستاخیز، پروندهي اعمال و گواهان و قاضی عادل و
حقطلب، آماده (ي رسیدگی به اعمال شما) است. 3. در رستاخیز هرکس نتیجهي اعمال خود را (به صورت پاداش یا کیفر)
دریافت میکند. 4. رستاخیز داوري عادل و آگاه دارد (پس مراقب اعمال خود باشید). *** قرآن کریم در آیات هفتاد و یکم و
هفتاد و دوم سورهي زمر به ورود سرزنشآمیز کافران متکبّر به دوزخ اشاره میکند و میفرماید: 71 و 72 . وَسِیقَ الَّذِینَ کَفَرُوا إلَی
جَهَنَّمَ زُمَراً حَتَّی إذَا جَاؤُوهَا فُتِحَتْ أ بْوَا بُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا أ لَمْ یَأتِکُمْ رُسُلٌ مِنْکُمْ یَتْلُونَ عَلَیْکُمْ آیَاتِ رَبِّکُمْ وَیُنْذِرُونَکُمْ لِقَاءَ یَوْمِکُمْ
هَذَا قَالُوا بَلَی وَلَکِنْ حَقَّتْ کَلِمَ ۀُ العَذَابِ عَلَی الکَافِرِینَ* قِیلَ ادْخُلُوا أبْوَابَ جَهَنَّمَ خَالِدِینَ فِیهَا فَبِئْسَ مَثْوَي المُتَکَبِّرِینَ و کسانی که
کفر ورزیدند، گروه گروه به سوي جهنّم رانده میشوند؛ تا هنگامی که نزد آن میآیند درهایش گشوده میشود و نگهبانان آن
آیا فرستادگانی از شما به سراغتان نیامدند درحالی که آیات پروردگارتان را بر شما بخوانند [و پیروي » : (دوزخ) به ایشان میگویند
آري؛ (آمدند و ما مخالفت کردیم) و لیکن سخن (و » : کافران) میگویند ) «!؟ کنند] و شما را از ملاقات این روزتان هشدار دهند
از درهاي جهنّم وارد شوید، تفسیر قرآن مهر جلد » : به کافران) گفته میشود ) «. وعدهي) عذاب بر کافران به حقیقت پیوست
به معناي گروه « زُمَر » . نکتهها و اشارهها: 1 «! هجدهم، ص: 106 در حالی که در آنجا ماندگارید؛ و جایگاه متکبّران چه بد است
اندك است. از این تعبیر استفاده میشود که کافران در گروههاي کوچک و پراکنده به سوي دوزخ رانده میشوند. 2. در این آیات
بیان شده که کافران را به سوي دوزخ میرانند. مقصود آن است که فرشتگان عذاب مأمورند که کافران را تا مقابل درهاي دوزخ
ببرند. 3. درهاي دوزخ همچون زندان بسته است و هنگامی که دوزخیان را به کنار دوزخ میآورند درها گشوده میشود و این
وحشت و عذاب بیشتري براي دوزخیان ایجاد میکند. 4. مأموران دوزخ کافران را سرزنش میکنند که خود نوعی عذاب روحی
که در این آیات آمده است، ممکن است همان سخن و وعدهي خدا در هنگام هبوط « کلمۀ عذاب » براي آنان است. 5. مقصود از
و یا وعدهي خدا به شیطان باشد که «1» . آدم باشد که فرمود: کسانی که کافر شوند و آیات الهی را تکذیب کنند آنان اهل آتشاند
و یا مقصود آن باشد که خدا فرمود: فرمان (عذاب) برآنان «2» . فرمود: مسلماً دوزخ را از گناهکاران از جنیان و انسانها پر میکنم
6. حتمی شدن فرمان عذاب بر کافران به معناي اجباري بودن آن نیست، بلکه «3» . محقق شده است؛ چراکه آنان ایمان نمیآورند
هر کس بر اثر اعمال خویش گرفتار عذاب میشود. 7. برخی مفسران احتمال دادهاند که درهاي دوزخ براساس اعمال انسانها
8. در این آیات بر تکبّر کافران تأکید شده است. «4» . تنظیم شده است و هر کس را به تناسب عملش، از راهی وارد دوزخ میکنند
این تعبیر شاید اشاره به آن باشد که سرچشمهي اصلی کفر و انحراف، کبر و غرور است. ، ص: 107 و
آموزهها و «1» . در حدیثی از امام صادق علیه السلام حکایت شده که هر کس ذرهاي از تکبر در قلبش باشد، وارد بهشت نمیشود
پیامها: 1. کافران در رستاخیز گرفتار آتش و سرزنش میشوند. 2. به هشدارهاي پیامبران و آیات الهی توجه کنید که بیتوجهی به
آنها عامل گرفتاري و عذاب است. 3. کفر و تکبّر، عامل گرفتاري در عذاب رستاخیز است. 4. در رستاخیز کافران به اعمال ناپسند
صفحه 36 از 132
خود واقف میشوند (پس چه بهتر که هم اکنون بیدار شوند). *** قرآن کریم در آیات هفتاد و سوم و هفتاد و چهارم سورهي زمر
به ورود محترمانهي پارسایان به بهشت و سپاسگزاري آنان اشاره میکند و میفرماید: 73 و 74 . وَسِیقَ الَّذِینَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إلَی الجَنَّۀِ
زُمَراً حَتَّی إذَا جَاؤُوهَا وَفُتِحَتْ أبْوَا بُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا سَلامٌ عَلَیْکُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوهَا خَالِدِینَ* وَقَالُوا الحَمْدُ للَّهِ الَّذِي صَ دَقَنَا وَعْدَهُ
وَأوْرَثَنَا الأرْضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ الجَنَّۀِ حَیْثُ نَشَ اءُ فَنِعْمَ أجْرُ العَامِلِینَ و کسانی که از (مخالفت) پروردگارشان خودنگهداري کردند، گروه
گروه به سوي بهشت رانده میشوند؛ تا هنگامی که نزد آن میآیند در حالی که درهایش گشوده میشود و نگهبانان آن (بهشت)
و (خودنگهداران) «. سلام بر شما باد! خوش باشید، پس به آن (بهشت) وارد شوید در حالی که ماندگارید » : به آنان میگویند
ستایش مخصوص خدایی است که وعدهاش را دربارهي ما راست گردانید و [سر] زمین (بهشت) را به ما ارث داد، در » : میگویند
، ص: «! حالی که در هر کجایی از بهشت که بخواهیم جاي میگیریم؛ و پاداش اهل عمل چه نیکوست
108 نکتهها و اشارهها: 1. یکی از روشهاي تربیتی قرآن روش مقایسه و مقابله است؛ از این رو در آیات پیشین، سرنوشت و ورود
سرزنشآمیز کافران به دوزخ را بیان کرد و اینک در این آیات ورود محترمانهي پارسایان به بهشت را به تصویر میکشد، تا افراد
بتوانند راه صحیح را انتخاب کنند. 2. مقصود از رانده شدن و بردن پارسایان به سوي بهشت چیست؟ گفته شده منظور آن است که
انتظار دوستان در بهشت این افراد را به طرف بهشت میکشد و یا شوق ملاقات پروردگار، پارسایان را مجذوب خدا کرده به طوري
که به بهشت هم نمیپردازند؛ از این رو آنان را به طرف بهشت میبرند و یا اشاره به شوق بهشت به بهشتیان است که آنان را به
سوي خود میکشد. آري، بهشت به دیدار پارسایان مشتاقتر است؛ از این رو فرشتگان رحمت بهشتیان را به سرعت به سوي بهشت
3. در آیات قبلی آمده بود، هنگامی که دوزخیان به کنار دوزخ میآیند، درها گشوده میشود. ولی در این جا گفته «1» . میبرند
شده، هنگامی که بهشتیان کنار بهشت میآیند درها از قبل گشوده شده است و این نشانهي احترام و اکرام بهشتیان است که
صاحبخانه قبل از ورود میهمان درها را گشوده است. 4. در این آیات به ورود محترمانهي بهشتیان اشاره شده است که: الف)
درهاي بهشت براي آنان گشوده شده است؛ ب) مأموران بهشت به آنان سلام میگویند؛ ج) مأموران بهشت به آنان خوشآمد
آن است که خوش و خرم باشید و نعمتهاي بهشت برشما گوارا باد و یا آن که شما بهشتیان « طِبتُم » میگویند. 5. مقصود از تعبیر
در این آیات سرزمین « زمین » 6. مقصود از ، ص: 109 «2» . از گناهان و آلودگیها پاك شدهاید
بهشت است و منظور از ارث، یا آن است که بهشت با کمترین زحمت، همچون ارث، به بهشتیان داده شده است؛ یعنی اعمال
انسانها در برابر نعمتهاي بهشتی بسیار ناچیز است. و یا آن که هر انسانی مکانی در بهشت دارد و هنگامی که فردي دوزخی
میشود، جاي او را به افراد بهشتی ارث میدهند. 7. از این آیه و آیات دیگر قرآن استفاده میشود که بهشت داراي باغها و
منزلگاههاي متعددي است و بهشتیان آزادند هر کجا خواستند منزل گزینند. البته بهشت داراي مراتب معنوي است که هرکس در
نشان میدهد که ،«! پاداش عمل کنندگان (به دستورات پروردگار) چه نیکوست » : مرتبهي خود آزاد است. 8. این جمله که فرمود
بهشت را در برابر کارهاي پارسایان به آنان میدهند و این جمله یا دنبالهي سخنان بهشتیان است و یا سخن پروردگار. البته احتمال
اول با ظاهر آیه هماهنگتر است. آموزهها و پیامها: 1. پاداش پارسایی و عمل (نیک)، بهشت است. 2. پارسا باشید که بهشت آماده
و مشتاق پارسایان است. 3. از پارسایان بهشتی با احترام استقبال میشود (شما نیز بکوشید از آنان باشید). 4. بهشتیان افرادي
سپاسگزارند که وعدههاي الهی را فراموش نمیکنند (شما نیز اینگونه باشید). 5. بهشت را به بها میدهند (نه به بهانه). *** قرآن
کریم در آخرین آیهي سورهي زمر به تسبیح فرشتگان و داوري حق رستاخیز و سپاس پایانی اشاره میکند و میفرماید: 75 . وَتَرَي
المَلائِکَۀَ حَافِّینَ مِنْ حَوْلِ العَرْشِ یُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَقُضِیَ بَیْنَهُمْ بِالحَقِّ وَقِیلَ الحَمْدُ للَّهِ رَبِّ العَالَمِینَ ،
ص: 110 و (در رستاخیز) فرشتگان را میبینی در حالی که برگرد تخت (جهانداري و تدبیر هستی خدا) حلقه زدهاند؛ با ستایش
ستایش مخصوص خدایی است که پروردگار » : پروردگارشان تسبیح میگویند و بینشان به حق داوري میشود؛ و گفته میشود
صفحه 37 از 132
نکتهها و اشارهها: 1. گرد آمدن فرشتگان در نزد عرش پروردگار، اشاره به آمادگی آنان براي اجراي دستورات «. جهانیان است
الهی و یا اشاره به شهود باطنی است که براي مقرّبان درگاه الهی به وجود آید. 2. گویندهي ستایش پایانی آیه، فرشتگان یا بهشتیان
در اصل به معناي چیزي است « عرش » . پارسا هستند؛ البته مانعی ندارد که هر دو گروه به ستایش پروردگار جهانیان مشغول باشند. 3
که داراي سقف باشد وگاهی به خود سقف و تختهاي بلند، همچون تخت پادشاهان نیز گفته میشود. عرش خدا به معناي
مجموعهي جهان هستی است که همچون تخت حکومت پروردگار است و کنایه از تسلّط و تدبیر خدا در جهان هستی است نه به
آموزهها و پیامها: 1. رستاخیز، روز داوري حق است. 2. رستاخیز روز ستایش و تسبیح «1» . معناي داشتن جسم و تخت مادي
موجودات است. 3. رستاخیز روز مشاهدهي امور ماوراي طبیعی، همچون فرشتگان تسبیحگر است. 4. به حق داوري کنید و
، ص: 111 «2» . سپاسگزار باشید
بخش